loading...
مهندسي شيمي
به نام خداوند لوح و قلم ......................... حقیقت نگار وجود و عدم

٣

حامد نجفي بازدید : 1 سه شنبه 23 مهر 1392 نظرات (0)

چگونه يك مقاله علمي بنويسيم؟ قسمت آخر طريقه نگارش چكيده مقاله براي ارائه در نشريات بين المللي چكيده‌ مقاله: Abstract در مجلات‌ علمي‌، چكيده‌ مقاله‌ هم‌ معني‌ خلاصه‌ است‌. اما در لغت‌ نامه‌ اين‌ دو معنا تعريفي‌متفاوت‌ دارند. ‌بعضا در متون‌ علمي‌ هر دو به‌ يك‌ معني‌ بكار مي‌ روند. بطوريكه‌ بعضي‌ مجلات‌ از يك‌ لغت‌ براي‌ هر دو مفهوم‌ استفاده‌ مي‌نمايند، البته‌ اين‌ روش‌ فراگير نيست‌ و بسياري مجلات بين چكيده و خلاصه مقاله تمايز قائل هستند. (معمولا چكيده مقاله اي كه قبل از ارسال اصل مقاله براي يك مجله ارسال ميگردد، چكيده مقاله پيشين ناميده ميشود كه با چكيدهاي كه در پايان مجلات آورده ميشود چكيده پسين تفاوت اساسي دارد). چكيده‌ مقاله‌ قسمتي‌ است‌ كه‌ خواننده‌ بعد از جذب‌ شدن‌ توسط‌ عنوان‌ مقاله‌ به‌ آن‌ نگاه‌ كرده‌ و آنرا مي‌خواند، ‌ چكيده‌ علاوه‌ بر كوتاه‌ بودن‌ بايد بطور معني‌ داري‌ خلاصه‌ شده‌ و حاوي‌ مطالب‌ اصلي‌ و مهمترين‌ يافته‌ هاي مسلم‌ مقاله‌ باشد. بايد به‌ مجله‌اي‌ كه‌ مي‌ خواهيد براي‌ آن‌ مقاله‌ بفرستيد نگاه‌ كرده‌ و طول‌ متوسط‌ چكيده‌ ها رااز آن‌ استخراج‌نمائيد، علاوه‌ براين‌ بايد به‌ قسمت‌ "توضيحاتي‌ براي‌ نويسندگان‌" رجوع‌ كرده‌ و اگر قوانين و ضوابط‌ خاصي‌ براي‌ نوشتن‌ چكيده‌ در آن‌ ذكر شده‌ آنرا رعايت‌ نمائيد. مثلا معمولاً گفته‌ مي‌ شود كه‌ چكيده‌ بايد بين‌ صد تا صد و پنجاه كلمه‌ باشد. چكيده‌ بايد حاوي‌ بخشهاي زير باشد: حقايق‌ واصول‌ بكار برده‌ شده‌ روشها نتايج‌ اصلي‌ اهميت‌ نتايج‌ و تعبير و تفسير آنها چكيده‌ مقاله‌ بايد حاوي‌ مطالب‌ و حقايق‌ يافت‌ شده‌ در كار تحقيقي‌، و مهمترين‌ نتايج‌ و ميزان‌ اهميت‌ كار انجام شده بوده‌ ومعني‌ هر يك‌ از يافته‌ ها را بيان‌ نمايد. نبايد در چكيده‌ مطالبي‌ رابيان‌ نمود كه‌ در مقاله‌ نيامده‌ است‌ بلكه‌ بايديافته‌ هاي‌ مرتبط بامقاله‌ را در برداشته‌ و دقيق‌ باشد . نبايد در قسمت‌ چكيده‌ از عباراتي‌ مثل‌ "اهميت‌ يافته‌ ها در اين‌ مقاله‌ بحث‌ شده‌ است‌..." استفاده‌ نمود زيرا اين‌عبارت‌ و نظاير آن‌ هيچگونه‌ اطلاعاتي‌ را به‌ خوانندگان‌ نمي‌ دهند و غير مفيد هستند و فقط محدوديت استفاده از كلمات را براي شما بيشتر مي كنند.(سقف150كلمه)- . بجاي‌ اينها بايد يافته‌ ها راذكر نموده‌ و بيان‌ كنيد كه‌ چرا اين‌ يافته‌ ها مهم‌ هستند. چهار جزء اصلي‌ هر چكيده‌ عبارتند از: 1- يافته‌ هايتان‌ ، يا چيزي‌ كه‌ قصد يافتن‌ ‌ آنرا داشته‌ايد. اين‌ موضوع‌ ممكن‌ است‌ قبلا در قسمت‌ عنوان‌مقاله‌ ذكر شده‌ باشد. 2- اگر روشهاي‌ بكار برده‌ شده‌ در كار تحقيقي‌ جالب‌ هستند توضيحي‌ راجع‌ به‌ آنها ذكر كنيد در غير اينصورت لزومي‌ به‌ اينكار نيست‌. 3- نتايج‌ اصلي‌ كار را همراه‌ با تعابيراصلي آنها بصورت شفاف وواضح ذكركنيد.هرگزنبا يد از توصيفات‌ مبهم‌ استفاده‌ نمائيد. تعبير و تفسير‌ از نتايج‌ را براساس‌ اهميت‌ ، كاربرد و استنباط‌ از آنها ذكر نمائيد. 4- حجم يك چكيده نبايد بيش از 150كلمه باشد. هر يك‌ از موارد فوق‌ را حداكثر در چند جمله‌ ذكر نموده‌ و از كلمات اختصاري‌ كه در متن‌ استفاده‌ نموده‌ايدو يا خود آنها را مخفف‌ كرده و به اختصار آورده ايد، در قسمت‌ چكيده‌ استفاده‌ ننمائيد. در چكيده‌ از اشكال‌ و جداول‌ استفاده‌ ننموده‌ و به‌آنها آدرس‌ هم‌ ندهيد. از عبارات‌ ساده‌ و مسلم‌ همراه‌ با مقادير و اعداد استفاده‌ كنيد. مثلا بنويسيد:"هشتادوشش‌ درصد ( 86%) بيماران‌ بعد از درمان‌ سلامت‌ خود را به‌ دست‌ آوردند" در چكيده جملات‌ را طوري‌ ننويسيد كه‌ نياز باشد به‌ منبعي‌ آدرس‌ بدهيد ولي‌ اگر لازم‌ شد كه‌ درچكيده‌ به‌ منبعي‌ آدرس‌ دهيد بايد تمام‌ مشخصات‌ منبع‌ يعني‌: زمان‌ چاپ‌ ، نام‌ نويسندگان،‌ نام‌ مجله‌ و غيره‌ راذكر كنيد . مقاله ISI چگونه ارزيابي مي شود ؟ از جمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطلاعاتيISI، كميته علمي منتخب مجله، تنوع بين المللي مقاله هاي چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن مي باشد. اين گزارش حاوي اطلاعات ارزشمندي پيرامون مجله ها و رتبه بندي آنها مي باشد. فاكتور تأثير (Impact Faktor)، براي نخستين بار در سال 1995 و توسط بنيانگذار ISI گارفيلد Garfield مطرح شد و به سرعت به صورت دستورالعملي جهت گزينش بهترين مجله ها به كار رفت. حقيقت اين است كه اين فاكتور ابزار كاملي براي اندازه گيري كيفيت مقاله ها نمي باشد، بلكه چون روش بهتري وجود ندارد و در حال حاضر نسبت به ديگر معيارها براي ارزيابي علمي از مزايايي برخوردار است، لذا عموماً مورد استفاده قرار مي گيرد. JCR بيش از 7500 مجله معتبر را در حدود 200 حوزه موضوعي از سال 1997 به بعد در بر مي گيرد و با استفاده از آن مي توان مجله ها را در حوزه هاي تخصصي، طبقه بندي و شاخص هاي رتبه بندي آنها را بررسي كرد. JCR در دو نسخه موجود است، نسخه علمي آن در بر گيرنده بيش از 5900 ژورنال علمي و نسخه علوم اجتماعي مشتمل بر 1700 ژورنال است. JCR از طريق Web of knowledge به شرط پرداخت وجه اشتراك قابل بررسي است. ضريب تاثير (IF) چيست؟ فاكتور تاثير به صورت ميانگين، تعداد ارجاعات به يك مورد قابل استناد (نظير مقاله پژوهشي، مقاله مروري، نامه، ياد داشت، چكيده و..) در يك مجله علمي در طول زماني معين تعريف شده است. فاكتور تأثير، تعداد ارجاعات به مقاله هاي منتظر شده در دو سال قبل مجله تقسيم بر تعداد مقاله هاي منتشر شده در دو سال مذكور است. در مواردي فاكتور تأثير مجله بطور ميانگين (كه معدل فاكتور تأثير طول دوران فهرست شدن آن مجله در ISI مي باشد)، نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. اين شاخص مهمترين و در عين حال كاربردي ترين شاخص ارزيابي مجله ها از نظر ISI است. اين عامل همه ساله توسط ISI بر مبناي ارجاعات به هر يك از مجله هاي علمي آن محاسبه مي شود و نتيجه در گزارش JCR منتشر مي شود. اين ضريب نه براي مقاله يا نويسنده بلكه براي مجله محاسبه مي شود. محاسبه بر مبناي يك دوره سه ساله صورت مي گيرد. چگونه يك مقاله ISI ارزيابي مي شود؟ براي اينكه بتوانيد يك مقاله بنويسيد، لازم است در اين زمينه اطلاعاتي داشته باشيد. اگر اين مقاله را براي مؤسسه اطلاعات علمي ISI مي نويسيد، احتمالاً برايتان مهم است كه بدانيد اين مقاله ها چگونه ارزيابي مي شود. امروزه ارزيابي مقاله هاي علمي يكي از دغدغه هاي جوامع علمي مي باشد. مؤسسه اطلاعات علميISI براي ارزيابي تحت پوشش فهرست نويسي خود، سه شاخص در نظر گرفته است: 1- فاكتور تأثير گذار (IF): اين شاخص مهمترين و در عين حال كاربردي ترين شاخص ارزيابي مجله ها از نظر ISI است. 2- شاخص فوري(Immediately): تعداد ارجاعات به مقاله هاي منتشر شده مجله در سال مورد ارزيابي تقسيم بر تعداد مقاله هاي منتشر شده در همان سال مجله مذكور است. اين شاخص در حقيقت شيب رشد منحني ارجاعات را بيان مي كند. 3- شاخص نيمه عمر استناد(Cited Half-Life):نيمه عمر ارجاعات يا نيمه عمر استناد، تعداد سال هايي است كه از سال ارزيابي بايد به عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد كل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزيابي باشيم. به عبارت ديگر، اين شاخص مدت زماني كه نيمي از كل استنادات به آن مجله صورت پذيرفته باشد را نشان مي دهد و در حقيقت سرعت كاهش ميزان ارجاعات به مجله را بيان مي كند. بديهي است كه وقتي مقاله هاي يك مجله ارزش خود را براي ارجاعات، زود از دست بدهند (مقاله ها سطحي باشند و خيلي زود بي ارزش شوند)، تنها به مقاله هاي جديد مجله ارجاع داده مي شود. اين موضوع باعث مي شود كه نيمه عمر ارجاعات به مجله كاهش يابد. بنابراين هر چه نيمه عمر ارجاعات به مجله بيشتر باشد، نشان مي دهد كه ارزش مقاله هاي مجله در طول زمان بيشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار مي گيرند. در مجموع هرچه نيمه عمرارجاعات به يك مجله بيشتر باشد، ارزش مجله بالاتر مي رود. در پايان هر سال، مجله هاي تحت پوشش فهرست نويسي ISI كه در فهرست وبگاه علم (Web of Science=WOB) قرار گرفته اند، ارزيابي مي شوند. معيارهاي ارزيابي و سنجش همان شاخص هاي ارزيابي ISI (سه شاخص اشاره شده دربالا) مي باشند. نتايج اين ارزيابي نيز درگزارش هاي ارجاع مجله JCR هر سال جهت اطلاع عموم اعلام مي شود. در بين فاكتورهاي بالا، فاكتور تأثير، كاربردي ترين شاخص مي باشد و امروزه به طور گسترده اي در درجه بندي و ارزيابي مجله هاي مورد استفاده قرار مي گيرد. اين فاكتور در حقيقت توانايي مجله و هيأت تحريريه آن را در جذب بهترين مقاله ها نشان مي دهد. بانك اطلاعات ISI، مركزي براي فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجله هاي علمي منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف مي باشد. پر واضح است كه منظور از پوشش جامع، فهرست نمودن كل مجله هاي علمي منتشر شده در جهان نمي باشد. چرا كه از طرفي مقرون به صرفه نيست و از طرف ديگر تمام مجله هاي نشر يافته در جهان از استانداردهاي ISI پيروي نكرده اند و از غناي علمي لازم برخوردار نيستند. ارزيابي مجله هاي علمي ISI به طور مستمر و مداوم هر دو هفته صورت مي گيرد. ارزيابي كنندگان ISI در حدود 2000 عنوان جديد را سالانه مورد ارزيابي قرار داده و تنها 10 تا 12 درصد از مجله هاي علمي ارزيابي شده، انتخاب مي شوند. هر مجله علمي قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISI يكسري مراحل ارزيابي را پشت سر مي گذارند. از جمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطلاعاتيISI، كميته علمي منتخب مجله، تنوع بين المللي مقاله هاي چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن مي باشد. لازم به ذكر است كه هيچ يك از اين عوامل به تنهايي مورد بررسي و ارزيابي قرار نمي گيرد، بلكه با بررسي مجموع عوامل، يك امتياز كلي داده خواهد شد. از جمله مواردي كه در ارزيابي مجله مورد توجه قرار دارد اين است كه عنوان مقاله ها، چكيده و كلمات كليدي بايد به زبان انگليسي باشد همچنين توصيه مي شود كه منابع نيز به زبان انگليسي نوشته شوند. اگر چه اطلاعات علمي مهم به تمامي زبانها به چاپ مي رسد، اما موارد ذكر شده بايد به زبان انگليسي باشد تا تحت داوري و ارزيابي ISI قرار گيرد زيرا ارزيابي كنندگان مجله هاي علمي در ISI نمي توانند عناوين ومنابع بكار رفته در مقاله ها را به زبان انگليسي ترجمه كنند. داوري علمي و تخصصي مقاله هاي چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشناي علمي از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابي كنندگان مي باشد كه گوياي اعتبار و غناي علمي مجله است. سه پايگاه WOS ، EST و JCR از معتبرترين پايگاه هاي علم سنجي هستند كه توسط مؤسسه اطلاعات علمي ISI تهيه و روز آمد سازي مي شوند. پايگاه Essential Science Indicators) ESI بر مبناي دوره هاي زماني 10 ساله، به ارائه آمار در قالب شاخص هاي تعيين شده توليد علم از جمله رتبه علمي كشورها بر اساس تعداد توليدات علمي، تعدا كل استنادها و نسبت استناد به توليدات علمي مي پردازد. در پايگاه Web of Science(WOS) امكان جستجو و استخراج اطلاعات در طول دوره هاي زماني مختلف بر اساس شاخص هاي گوناگون علم سنجي وجود دارد. پايگاه (JCR (Journal citation Reports به ارائه گزارش استنادي نشريه ها مي پردازد. از طرفي تعداد نشريه هايي كه هر كدام از اين پايگاه ها نمايه مي كنند نيز با ديگري متفاوت است. بهترين معيارهاي ISI براي نمايه كردن مجله ها چيست؟ در سايتISI چهار مورد به عنوان ملاك هاي اصلي نمايه شدن مجله آمده است كه عبارتند از: 1- زمان بندي نشر، تعريف شده باشد يعني معلوم باشد كه فصلنامه است، ماهنامه است يا... و در موعد معين هم آماده شود. 2- فرآيند داوري براي مجله تعريف شده باشد. 3- قواعد نشر بين المللي را رعايت كند. براي مثال، عنوان مجله گوياي محتواي آن باشد. 4- مقاله به هر زباني كه باشد مهم نيست ولي چند مورد در آن بايد به زبان انگليسي باشد كه عبارتند از: اسامي نويسندگان، عنوان، چكيده و كلمات كليدي و حتي الامكان منابع و مآخذ هم انگليسي باشد. موارد فرعي هم وجود دارد كه شامل اين موارد است: 1- مجله بايد حوزه بين المللي داشته باشد و به يك حوزه جغرافيايي خاص تعلق نداشته باشد. 2- در حوزه آن مجله، ترجيحاً مجله مشابه نباشد يا اگر هست آن مجله معيار برتري نسبت به آنها داشته باشد. 3- افراد به وجود آورنده آن حتي الامكان افراد شناخته شده اي باشند. 4- افراد به وجود آورنده، توزيع جغرافيايي مناسبي داشته باشند مثلاً همه ايراني نباشند. البته موارد فرعي، نمره اضافه دارد و در قبولي يا رد مجله از طرفISI نقش بازي نمي كند. موسسه ISI و چگونگي ارسال مقاله علمي به اين مركز موسسه اطلاعات علمي (Institute for Scientific Information): بانك اطلاعات ISI مركزي براي فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجلات علمي منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف مي باشد. شمار مجلات ISI ثابت نيست. يك مجله ممكن است در يك زمان٬ از مجلات ISI محسوب شود٬ اما به دليل كاهش بار علمي٬ بعداً از ليست مجلات ISI كنار گذاشته شود. در حال حاضر بيش از ۱۶۰۰۰ مجله٬ در ليست ISI قرار دارند. هر ساله ۲۰۰۰ مجله جديد مورد ارزيابي قرار مي گيرد و حدود ده درصد آنها به ليست ISI اضافه مي شوند. هر مجله علمي قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISIيكسري مراحل ارزيابي را پشت سر مي گذارد. ازجمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطلاعاتي ISI ، كميته علمي منتخب مجله، تنوع بين المللي مقالات چاپ شده در آن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشرآن مي باشد. لازم به ذكر است كه هيچ يك از اين عوامل به تنهايي مورد بررسي و ارزيابي قرار نمي گيرد بلكه با بررسي مجموع عوامل يك امتياز كلي داده خواهد شد. از جمله مواردي كه در ارزيابي مجله مورد توجه قرار دارد اين است كه عنوان مقالات، چكيده و كلمات كليدي بايد به زبان انگليسي باشد همچنين توصيه مي شود كه منابع نيز به زبان انگليسي نوشته شوند. اگر چه اطلاعات علمي مهم به تمامي زبانها به چاپ مي رسد اما موارد ذكر شده بايد به زبان انگليسي باشد تا تحت داوري و ارزيابي ISI قرار گيرد زيرا ارزيابي كنندگان مجلات علمي در ISI نمي توانند عناوين و منابع بكاررفته در مقالات را به زبان انگليسي ترجمه كنند. داوري علمي و تخصصي مقالات چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشناي علمي از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابي كنندگان مي باشد كه گوياي اعتبار و غناي علمي مجله است. ارجاع به خود يا self citation چيست؟ اگر منابع ذكر شده در مقاله٬ پژوهش نويسندگان خود مقاله باشد٬ اين كار از ارزش مقاله مي كاهد زيرا جنبه بين المللي بودن آن را ضعيف مي كند. درجه ارجاع به خود مجلات ISI معمولا كمتر از ۲۰٪ است. ضريب تاثير يا درجه تاثير يا Impact factor چيست؟ اين عامل همه ساله توسط ISI برمبناي ارجاعات به هر يك از مجلات علمي آن محاسبه مي شود و نتيجه در گزارشات ارجاع مجله يا Journal Citation Reports يا به اختصار JCR ٬ منتشر مي شود. اين ضريب٬ نه براي مقاله يا نويسنده٬ بلكه براي مجله محاسبه مي شود. محاسبه برمبناي يك دوره سه ساله صورت مي گيرد. فرضا اگر در سال ۸۴ جمعا ۴۰ ارجاع به يك مجله صورت گرفته باشد و در آن مجله در سال ۸۲ تعداد ۲۶ مقاله و در سال ۸۳ تعداد ۲۴ مقاله چاپ شده باشد٬ ضريب ارجاع آن مجله٬ از تقسيم ۴۰ بر ۵۰ به دست مي آيد كه ۸/۰ است. يعني به طور متوسط٬ هر مقاله آن نشريه ۸/۰ مرتبه مورد استناد مقالات ديگر قرار گرفته است. ISI بودن يك مجله را چگونه تعيين كنيم؟ بهترين راه٬ مراجعه به سايت هايي نظير تامسون است. زيرا همچنان كه گفته شد٬ هم تعداد مجلات زياد است و هم ISI محسوب شدن يك مجله ممكن است هميشگي نباشد.هر نشريه با هر امتياز علمي در كشور چاپ شود اگر ضريب تأثيرش صفر باشد، در اين پايگاه قرار نمي گيرد. متأسفانه، در حال حاضر تمامي نشريات ايراني داراي ضريب تأثير صفر بوده و جايي در اين پايگاه ندارند. ISC چيست؟ ISC يا همان پايگاه استنادي علوم جديد و تكنولوژي كه همانند ISI داراي مقالات دانشمندان است كه خوشبختانه در ايران نيز چنين پايگاهي تاسيس شده است وهم اكنون به فعاليت مي پردازد. معيار اصلي ورود مجلات به نمايه هاي سه گانه ISI چيست؟ بر اساس قانون تجمع گارفيلد متون هسته براي تمامي رشته هاي علمي بيش از 1000 مجله نيست. همچنين مطالعه اي از سوي گارفيلد بر روي پايگاه اطلاعاتي اِس.سي.آي (Science Citation Index) نشان داده است كه 75% ارجاعات در كمتر از 1000 عنوان مجله شناسايي شدند. حال اگر لازم نباشد كه يك نمايه استنادي چند رشته اي جامع بيشتر از چندهزار مجله را پوشش دهد، اين مجلات را چگونه بايد برگزيد؟ هر چند برخي شائبه تاثير پذيري اين امر از سياست و ... را مطرح مي كنند ولي نظر ISI Thomson چيز ديگري است. يعني هزينه- كارآيي. گارفيلد خود مي گويد: چون مساله پوشش، وجهي عملا اقتصادي دارد، معيار براي آنچه انتخاب مي شود، هزينه-كارايي است. هدف هزينه – كارآمدي يك نمايه به حداقل رسانيدن هزينه در ازاي شناسايي يك مدرك مفيد و به حداكثر رسانيدن احتمال دستيابي به يك مدرك مفيد منتشره است. يك نمايه هزينه- كارآمد بايد پوشش دهي خود را تا حد امكان محدود به آن مداركي نمايد كه ممكن است افراد مفيدشان بدانند. به زبان ساده ISI Thomson مجلاتي را نمايه مي كند كه احتمال استناد به آنها بيشتر باشد.ولي چه شاخصي مي تواند صلاحيت ورود ديگر مجلات به جمع مجلات منبع ISI Thomson را تاييد كند. جواب بسيار ساده است: فراواني استناد به مجلات در منابعي كه پيشتر در اين نمايه وارد شده اند.اگر دانشگاهها مي خواهند مجلات خود را در نمايه هاي سه گانه ISI Thomson وارد كنند، علاوه بر رعايت ضوابط عمومي مانند وضعيت نشر، كيفيت مقالات، تركيب سردبيري و تحريريه و ... بايد در جستجوي راهكارهايي باشند كه به مجلات آنها از سوي مجلات منبع ISI Thomson، استناد شود. شايد يكي از راهها تشويق محققان دانشگاه در استناد به مدارك مجلات داخلي، در مقالات ارسالي به مجلات تحت پوشش نمايه هاي سه گانه ISI Thomson باشد. پيوستن پايگاه استنادي علوم ايران به ISI : رئيس كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي گفت: پيوستن ISC به ISI با هدف افزايش سهم توليدات علمي ايران در جهان در نشستي با حضور مسئولين ISI در كتابخانه منطقه اي بررسي شد. با توجه به اينكه تمامي خصيصه هاي ISI در ISC نيز وجود دارد، كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي شيراز كه متولي ايجاد ISC ( پايگاه استنادي علوم و تكنولوژي ) در كشور است، براي درج شدن مجلات بيشتري به زبان فارسي در ISI و ايجاد ارتباط بيشترISC با ISI تلاش مي كند. با برقراري پيوند علمي ميان ISI و ISC شناسايي علم به زبان فارسي در سطح بين المللي بيشترمي شود و سهم ايران از توليدات علمي دنيا بيشتر خواهد شد . هم اكنون بيش از 6 هزار مقاله توسط مجلات معتبر در ISC توليد مي شود اما انعكاس اين توليدات علمي در سطح بين المللي كم است كه با درج تعدادي از مجلات در ISI بازتاب علمي ايران در جهان بيشتر مي شود. وي با بيان اينكه هم اكنون 25 مجله ايراني توسط ISI شناسايي شده و نمايه مي شود، افزود: در حال حاضر تلاش مي شود اين تعداد به 500 مجله افزايش يابد . مسئول راه اندازي ISC در ايران با بيان اينكه ايران چهارمين كشور داراي مطالعات استنادي علوم بر پايه ISI است، گفت: كشورهاي ژاپن و چين نيز توانسته اند مجلات خود را به همين روش در ISI درج كنند. گفتني است كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي شيراز چندي پيش مأمور راه اندازي پايگاه استنادي علوم ايران و جهان اسلام شد و اين مركز هم كانون در تلاش براي سنجش توليدات علمي در كشورهاي اسلامي، رتبه بندي نشريات كشورهاي اسلامي، توليد نمايه استنادي علوم كشورهاي اسلامي به منظور توسعه ISC در ميان تمامي كشورهاي اسلامي و پيوند دادن ISC به ISI است . لیست ژورنال های ISI http://science.thomsonreuters.com/mjl/

٢

حامد نجفي بازدید : 1 سه شنبه 23 مهر 1392 نظرات (0)

چگونه يك مقاله علمي بنويسيم؟ قسمت دوم آيين نگارش چنان‏كه بيان شد، محقق بايد ابعاد سه گانه محتوايي، ساختاري و نگارشي مقاله را مورد توجه قرار دهد. آنچه تاكنون بيان شد، خلاصه‏اي از اصول محتوايي و ساختاري يك مقاله علمي بود. اكنون به بررسي اصول كلي آيين نگارش كه رعايت آن در تحرير مقاله علمي ضروري به نظر مي‏رسد، مي‏پردازيم. الف) متن علمي تا حدّ ممكن بايد مختصر و مفيد باشد. به همين جهت لازم است از آوردن نقل قول‏هاي غيرضروري و حجم‏افزا، تفنن‏هاي شاعرانه و ذوقي، بيان‏هاي عاطفي واحساسي و گزافه‏نويسي اجتناب شود. ب) از آوردن عبارت‏هاي مبهم، مغلق و پيچيده و واژه‏هاي نامأنوس بايد احتراز گردد. ج) بايد از ذكر بندهاي طولاني و جمله‏هاي بلند خودداري شود. د) مطالب بايد ساده، روان، جذاب و به گونه‏اي صريح و روشن بيان گردد. ر) در نقل مطالب، ضروري است امانت‏داري را با ذكر مشخصات دقيق منبع رعايت نمود. هر چند در اين باب نبايد به دام افراط و تفريط - كه حمل بر فضل فروشي يا سهل‏انگاري است- افتاد. ش) هر بخش از نوشته كه شامل يك انديشه و مطلب خاصي است، بايد در يك بند (پاراگراف) آورده شود. ص) بايد از به كاربردن كلمات مترادف به جهت افزايش حجم اجتناب شود. ط) بايد از به كاربردن افراطي حروف اضافه و حروف ربط در متن پرهيز گردد. ع) بايد از به كاربردن تعبيرهاي نامناسب و عاميانه و استعمال الفاظ ناروا، ركيك و غيراخلاقي احتراز شود. تايپ مقاله امروزه تقريبا اكثر مجلات علمي، مقالات خود را به صورت تايپ شده مي‏پذيرند، بدين روي و براي تكميل شدن بحث، براي آشنايي مؤلفان محترم، برخي از اصول تايپ، بيان مي‏گردد. الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهار سانتي‏متر از بالا با قلم ياقوت، شماره شانزده تايپ مي‏گردد. ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتي متر، با قلم ترافيك، شماره ده تايپ مي‏شود. ج) رتبه علمي و محل خدمت مؤلف يا مؤلفان با علامت ستاره () يا شماره در پاورقي همان صفحه و با قلم لوتوس نازك شماره دوازده كه متناسب با قلم پاورقي است، تايپ مي‏گردد. د) عناوين فرعي مقاله با شماره‏هاي تفكيك‏كننده مانند: 1.، 2.، 3.، و...، با قلم لوتوس سياه، شماره چهارده تايپ مي‏گردد. ر) عناوين فرعي‏تر با شماره‏هاي تفكيك كننده 1.1، 2.1 و... با قلم لوتوس سياه، شماره سيزده تايپ مي‏گردد. س) متن مقاله با قلم لوتوس نازك، شماره چهارده تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتي متر آغاز مي‏گردد. ص) فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتي متر و فاصله آنها از عنوان‏هاي فرعي دو سانتي متر است. ط) فاصله حاشيه صفحه‏ها از هر طرف دو سانتي متر و از بالا و پايين نيز دو سانتي متر است و فاصله آخرين سطر با پاورقي يك سانتي متر است. ع) نقل قول‏هاي مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك، شماره دوازده تايپ مي‏گردد. ف) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ مي‏گردد. ق) مقاله فقط بر يك طرف صفحه تايپ مي‏شود. ك) بايد در تايپ مقاله از به كاربردن قلم‏هاي متنوع و متفاوت اجتناب شود. ل) قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي، Times Mediumبا شماره هشت است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره ده استفاده مي‏شود. ويرايش متن ويرايش متن بر عهده ويراستار است كه بايد طبق قوانين مربوط به نشر و ضوابط علمي صورت دهد. هرچند ويرايش، وظيفه محقق نيست، براي آشنايي محققان، به توضيحي اجمالي در اين رابطه مي‏پردازيم: هر اثر تحقيقي دو نوع ويرايش مي‏شود: ويرايش فني و ويرايش محتوايي. ويرايش فنی در ويرايش فني مسائلي از قبيل به دست دادن ضبط لاتيني نام‏ها يا معادل فرنگي اصطلاحات فني، تعيين محل تصاوير، اشكال و جدول‏ها، مراعات شيوه مناسب براي معرفي مشخصات كتاب‏شناسي، تهيه فهرست مندرجات، فهرست تفصيلي، واژه‏نامه، فهارس ديگر، تنظيم صفحه عنوان و صفحه حقوق، اعراب گذاري‏هاي لازم، تبديل مقياس‏ها و سنوات، توضيح لازم براي برخي از اصطلاحات، معرفي اجمالي بعضي از اعلام در صورت نياز انجام مي‏شود. ويرايش محتوايي هر نوع كاستي و نادرستي نحوي و زباني در اين ويرايش اصلاح مي‏شود. اگر اثر تحقيقي، متن تصحيح شده باشد، به بدخواني‏هاي مصحح توجه و با مراجعه به منابع - در صورت همكاري مصحح و در اختيار قرار دادن منابع- از درستي واعتبار توضيحات و تعليقات وي اطمينان حاصل مي‏شود. در مورد آثار ترجمه شده مطابقت تمام وكمال ترجمه با متن اصلي لازم است (دهنوي، 1377، ص 100). پيوست‏ها اگر مقاله علمي داراي مطالبي باشد كه در گزارش پژوهش علمي ضروري نيست، مؤلف آن را در پيوست‏ها، ضميمه مقاله مي‏نمايد. به‏طور كلي آنچه پرسشنامه را در درك، ارزشيابي و تكرار پژوهش ياري مي‏كند، مانند نسخه كاملي از آزمون‏ها يا پرسش نامه‏هاي چاپ نشده و شاخص‏هاي آماري آنهاو...، مي‏تواند در پيوست آورده شود. در اين بخش، برخي از پيوست‏هاي مربوط به اين مقاله آورده شده است: 1.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات ميداني (شماره 1). 2.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات كتابخانه‏اي (شماره 2). 3.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به ترجمه (شماره 3). 4.8.نشانه‏هاي ويراستاري. 2. محققان براي آشنايي با ملاك‏هاي محتوايي و ساختاري، به فرم هاي ارزيابي مقالات مراجعه فرمايند. 3. Theory 4. Explanation . 5. Research. 6 .Methodology. 7 .Abstract. 8 .Key Words. 9.Scientific Method. 10.Introduction. 11.Method. 12. Subjects. 13.Instruments . 14.Research Design. 15 . Procedure 16.Data Analysis. 17 . results. 18.Discussion. 19.Interpretation . 20.Conclusion. 21.Referrals. 22. Citation. 24. راه تشخيص آن در كتاب فهرست مستند «اسامي مشاهير و مؤلفان» اثر كتابخانه ملي آمده است. 25. Edition. چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نويسي تحقيق و پژوهش از اهميت ويژه اي برخوردار است و به جرات ميتوان گفت كه همه پبشرفت هاي علمي صنعتي پژوهشي تكنولوژي و جامعه شناسي بر پايه تحقيق و پژوهش استوار است. اصلي ترين و مهمترين شيوه ارائه نتايج يك مطالعه و تحقيق، تهيه مقاله پژوهشي است و محققي در صحنه توليد وانتشار علمي موفق است كه بتواند نتايج پژوهش خود را در مجلات معتبر پژوهشي به چاپ برساند. از آنجا كه نوشتن صحيح و مناسب يك مقاله يك ركن اساسي براي چاپ مقالات علمي ميباشد، در اينجا سعي شده است كه به بررسي روش هاي صحيح نگارش مقالات پژوهشي پرداخته شود. به طور كلي هر مقاله پژوهشي شامل اجزاي اصلي زير است: عنوان نام نويسنده يا نويسندگان اطلاعات تماس چكيده واژگان كليدي مقدمه مباني نظري تحقيق روش تحقيق يافته هاي تحقيق بحث و نتيجه گيري فهرست منابع عنوان مقاله 1) اولين بخش يك مقاله عنوان است كه بايد اشتراكاتي با موضوع اصلي تحقيق داشته باشد و به شكلي جذاب جمله‌بندي شده باشد. نكات زير در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند: 2) عنوان مقاله حتي الامكان بايد دقيق و رسا بوده و از به كار بردن اصطلاحات ناآ شنا يا اختصاري خودداري شود. 3) عنوان مقاله حتي الامكان بايد جمله خاصي باشد كه نكات اصلي و عمده موضوع را در بر داشته باشد. 4) به طور معمول (نه هميشه) و در نام‌گذاري اكثر تحقيق ها اين نكات در نظر گرفته مي شود: چه چيزي را ميخواهيم بررسي كنيم، در چه جامعه اي، در كجا و در چه زماني. مثلا عنوان يك مقاله ميتواند اين باشد: بررسي رابطه سطح سواد مادران و تغذيه كودكان در شهر تهران سال 1386 5) عنوان بايد «فاقد پيش داوري» باشد. به عنوان مثال، انتخاب اين عنوان براي يك مقاله، مناسب به نظر نمي رسد: بررسي علل بي علاقگي رانندگان نسبت به بستن كمربند ايمني! 6) اگر كلماتي در توصيف ويژگي مطالعه شما نقش كليدي دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانيد. مثل مطالعه آينده نگر مطالعه دوسويه كور يا مطالعه تصادفي شده 7) هيچ گاه نبايد در عنوان مقاله نتيجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذكر نمود. نويسندگان و آدرس ها اسامي نويسندگان و همكاراني كه در مطالعه شركت داشته اند بايد بطور كامل ذكر شود. همچنين نويسنده اصلي كه مسئول ارتباط با خوانندگان است بايد مشخص شده و آدرس كامل و ایمیل وي در اختيار خوانندگان قرار گيرد. چكيده تحقيق چكيده پس از عنوان بيشتر از ساير بخشهاي يك مقاله خوانده ميشود و در چكيده قسمت هاي مختلف مقاله شامل مقدمه، اهداف، روشها و نتايج تحقيقق بصورت خلاصه ذكر مي شود. متن بسياري از مقاله ها به طور كامل در دسترس ما نيست و گاهي فرصت براي خواندن تمام مقاله نداريم و از اين رو چكيده مقاله اهميت زيادي دارد. در اكثر مجلات تعداد كلمات چكيده 150 تا 250 كلمه محدود است. واژگان كليدي چند واژه كليدي كه از اهميت زيادي در مطالعه برخوردارند، در اين قسمت ذكر مي شود. ضمن اين كه با ذكر واژه هاي كليدي در سايتهاي علمي مي توان به دنبال مقاله نيز گشت. به طور معمول تعداد اين واژه ها حدود 6-5 كلمه در نظر گرفته مي شود. مقدمه مقدمه يك مقاله پژوهشي ضمن بيان مسئله و تشريح موضوع به آن مسئله پاسخ ميدهد كه ارزش مطالعه حاضر براي انجام آن چه بوده است. در حقيقت با مطالعه مقدمه يك مقاله پژوهشي، خواننده با مسئله تحقيق آشنا شده و ضرورت انجام پژوهش را درك ميكند. متن مقدمه بايد روان باشد و حتي الامكان به صورت خلاصه و حداكثردر 2 صفحه تايپ شود. روش تحقيق در اين قسمت از مقاله چگونگي و روش انجام پژوهش توضيح داده مي شود. همچنين نمونه هاي مورد بررسي، چگونگي نمونه گيري، جامعه هدف، مراحل اجرائي پژوهش و نحوه تجزيه و تحليل داده ها ذكر مي شود. در اين قسمت در مورد تغيير بيشتر بحث شده و روش اندازه گيري و ميزان دقت و چگونگي كنترل آنها بيان مي شود. يافته هاي تحقيق در اين قسمت نتايج بدست آمده از پژوهش ذكر مي شود. نتايجي كليدي مطالعه بايد با كلمات روان و دقيق و بدون بزرگ نمايي ذكر شود. از روشهاي مختلفي براي ارائه نتايج استفاده مي شود. استفاده از اعداد، جداول و نمودارها كمك ارزنده اي به ارائه مطلب بطور ساده تر مي نمايد اما لازم است داده هاي جداول و نمودارها به طور كامل تشريح شده و مورد تجزيه و تحليل قرار گيرند. در مواردي كه از روش ها و آزمون هاي آماري براي بررسي نتايج و تحليل داده ها استفاده شده باشد، بايد نوع آن نيز ذكر شود. بحث و نتيجه گيري در اين قسمت به تفسير نتايج ارائه شده مي پردازيم. همچنين مي توان به مقايسه نتايج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتايج ساير مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتيجه گيري نمود. در صورت لزوم مي توان پيشنهادهايي براي انجام مطالعات بهتر و كامل تر در آينده ارائه داد. فهرست منابع در پايان لازم است كليه منابعي كه در تحقيق مورد استفاده قرار گرفته‌ اند، به شيوه اي مطلوب ذكر شوند. شيوه نگارش منابع در نشريات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمايي اين نشريات و شرايط نگارش مقالات كمك بگيريم. چند نكته اساسي در ارسال مقالات به نشريات علمي به ياد داشته باشيد كه قبل از ارسال چكيده مقاله خود به يك مجله، ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دريافت نموده و چكيده خود را در قالب آن فرم تهيه و تايپ نماييد (به عنوان مثال تعداد كلمات، فونت، تعداد خطوط، فاصله خطوط از كناره هاي صفحه و…) دلايل عدم پذيرش چكيده يك مقاله در نشريات علمي 1) ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زياد مقالات مشابه پيشين 2) عدم تبيين زمينه اصلي تحقيق 3) نمونه گيري نامناسب 4) عدم رعايت اصول مقاله نويسي مورد نظر نشريه 5) عدم ذكر صحيح ارقام آماري 6) فقدان بحث و پرداختن به نتايج 7) چكيده هاي خيلي كوتاه و خيلي زياد 8) بي دقتي در تهيه متن (غلط تايپي ، اشتباهات متن) 9) عدم ارتباط موضوع مقاله با رويكرد نشريه چگونه يك مقاله علمي را خواندني تر بنويسيم؟ مارتين گرگوري بيش از يك دهه پيش در مجله «نيچر» نوشت: «دو نوع نوشتار‌ علمي وجود دارد. يك نوع براي جلب خواننده و نوع ديگر فقط براي اين‌كه مورد ارجاع قرار گيرد و اين نوع دوم مانند يك بيماري عفوني به سرعت در حال گسترش است.» به نظر مي‌رسد در اين مقطع زماني نيز تغييرات بسيار محدودي ايجاد شده است. هنوز هم حجم زيادي از مقالات علمي‌منتشره فقط توسط دانشمندان و محققاني كه به موضوع مقاله علاقه‌مند هستند، مورد مطالعه قرار مي‌گيرد و افرادي كه به مطالعه گذراي مقالات علمي مي‌پردازند، بيشتر به صفحات علمي روزنامه‌ها و مجلات علمي عام مراجعه مي‌كنند. با وجود مقالات فراواني كه در مورد نحوه نگارش صحيح و قابل فهم براي جلب توجه خواننده‌ها وجود دارد، دانشمندان نبايد از فقدان راهنماهاي مناسب براي نحوه نگارش مقالات گلا‌يه داشته باشند. بسياري از ژورناليست‌ها و نويسندگان حرفه‌اي اين دو كتاب استاندارد در مورد نحوه نگارش مقاله خوب و علمي را مورد توجه قرار مي‌دهند: اجزاي سبك‌هاي نگارشي (استانك، وايت 1959) و درباره خوب نوشتن (زينسر 1976) حال آن‌كه اين كتاب‌ها و كتاب‌هاي مشابه‌شان براي بسياري از دانشمندان ناشناخته‌اند. با وجود اين‌كه اين كتاب‌ها نحوه نگارش صريح مقالات علمي را به طور دقيق بيان نمي‌كنند ولي از جهت بيان نحوه صحيح سازماندهي مطالب و نگارش مقالات شيوا و حاوي اطلاعات مفيد، بسيار با ارزشند. مهم‌تر اين‌كه اين قبيل كتاب‌ها حامل يك پيام مهم هستند كه نويسندگان بايد مطالب را براي خوانندگان بنويسند نه براي خودشان. البته هنوز هم بسياري از مقالات علمي و پزشكي، حاوي مطالب طولاني و مبهمي هستند كه بيشتر خوانندگان و حتي آن‌هايي را كه آگاهي مناسبي به موضوع دارند نيز گمراه مي‌كنند. مسلماً محدوديت‌هايي در شكل و ساختار مقالات علمي وجود دارد. در يك مقاله علمي علاوه بر در نظر گرفتن نكاتي كه مورد نظر مجلات علمي مختلف است بايد مقدمه، مواد و روش‌ها، نتايج و بحث در مورد نتايج در ارتباط با تئوري اوليه آورده شود. ماهيت مقالات علمي بيان نتايج و بحث بدون خطا (bias)، محدوديت‌هايي را در نحوه نگارش مقاله ايجاد مي‌كند: بيان نتايج در جملات با فعل مجهول (passive) به آن شكل غير شخصي مي‌دهد و لزوم به كار بردن مراجع مختلف نيز مانع مي‌شود كه متن مقاله به خوبي دنبال شود. با اين وجود، اين قوانين به قدري انعطاف‌پذير هستند كه بتوان مقاله‌اي نوشت كه حاوي مطالب مفيد و جالب توجه باشد 10 فرمان براي نگارش علمي و جذاب 1- يك تفكر قديمي در معماري وجود دارد كه مي‌گويد شكل اشيا از عملكردشان پيروي مي‌‌كند. اين تفكر در نگارش هم وجود دارد. بسياري از دانشمندان عقيده دارند هيچ چيزي مهم‌تر از نتايج مقالاتشان نيست. اما واقعيت اين است كه اولين عملكرد مقاله انتقال پيام به خواننده و متقاعد كردن وي به ارزشمند بودن تحقيق انجام شده است بنابراين بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پيام موضوع تأمل شود. حتي بهتر است پيش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتايج مقاله نيز انديشيده شود. دانشمندان امروزي كمتر به بيان نتايج خام مي‌پردازند و هدفشان تفسير و بحث بهتر نتايج است (Horton,1995). يك نويسنده ممكن است موضوعي را در ذهن خود روشن و واضح تصور كند و نيازي به توصيف و تفسير حس نكند در صورتي‌ كه خواننده ممكن است اصلاً چنين تفكري نداشته باشد. تمام ترديد‌ها توسط خوانندگان مختلف از اين تفكر نويسنده ناشي مي‌شود كه مطلبي كه در اثر بحث و گفتگوي زياد براي وي مسجل و بديهي شده است براي خواننده نيز واضح و روشن است. گاهي اوقات، نتايجي كه مربوط به موضوع اصلي نيستند هر قدر هم كه جالب باشند، بهتر است حذف شوند و اگر اين نتايج حذف شده مفيد و اساسي باشند بهتر است در يك مقاله ديگر مطرح شوند. يك نوشتار بايد يك پرسش اصلي را پاسخ دهد و بي‌توجهي به اين موضوع از دلايل شايع بي‌ميلي خوانندگان نسبت به مطالب است .(Lambert et al 2003) اين پرسش بايد مشخص، جديد، مورد علاقه و استقبال جامعه علمي باشد (Perneger & Hudelson, 2004). خوانندگان مجلات فوق تخصصي به توضيحات اضافه و طولاني درباره موضوع مورد بحث علاقه‌اي ندارند، در حالي ‌كه در مجلات عمومي، براي ايجاد پس زمينه علمي مناسب براي خوانندگان نياز به توضيحات تكميلي احساس مي‌شود. به طور كلي دانشمندان بايد خود را جاي خوانندگان گذاشته و عمق و جزئيات لازم مطلب را از ديدگاه خوانندگان بررسي كنند. 2- مورد ديگر استفاده از شيوايي و فن بيان مناسب در حين پيروي از اسلوب مقاله‌نويسي است. David Reese چنين عنوان مي‌كند كه در يك مقاله پزشكي، علمي يا هر نوع ديگر، نويسنده بايد با استفاده از لغات متداول سعي كند كه خواننده را نسبت مطلب نوشته‌شده متقاعد سازد. در عين حال، علي‌رغم تلاش براي فصاحت مطالب، هرگز مشاهدات و حقايق ارايه‌شده در مقالات نبايد تحت تأثير فن خطابه قرار گيرند. به عنوان مثال در يك مقاله ضرورتي براي استفاده از صفات و قيدهاي پيچيده وجود ندارد و در صورتي ‌كه بيان نتايج و بحث منطقي و روان باشند، خواننده نيازي به لغات نامفهوم و غير ضروري جهت درك بهتر مطلب احساس نمي‌كند. كلمات غير ضروري بهتر است حذف شود. يك نگارش پرتوان، معمولاً مختصر و فشرده است. اين موضوع در مورد نوشته‌هاي عمومي نيز مصداق دارد. هر قدر در يك نوشته تركيبات طولاني‌ و پيچيده و توضيحات اضافي در پرانتز بيشتر باشد، خوانندگان و حتي علاقه‌مندان به موضوع را از ادامه مطالعه باز مي‌دارد. بهترين و مطمئن‌ترين كار براي جلب توجه خواننده‌ها بيان مطالب به صورت صريح، قطعي و مشخص است. 3- خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در يك مقاله را در محل مخصوص آن پيدا كنند. در صورتي‌ كه جابجايي‌هاي زيادي در محل‌هاي ارايه اطلاعات ايجاد شود، مثلاً برخي نتايج بدون آن‌كه در قسمت يافته‌هاي مقاله ذكر شده باشند در بحث مورد ارزيابي و تفسير قرار گيرند، خواننده را سردرگم مي‌كنند. مطالبي كه قرار نيست در قسمت بحث مطرح شود بهتر است از قسمت نتايج حذف شود. 4- عنوان مهم‌ترين عبارت يك مقاله است. اگر خواننده‌اي اهميت نوشته‌اي را از عنوان آن برداشت نكند به خواندن آن ادامه نمي‌دهد. عنوان‌هاي طولاني حامل اطلاعات بيشتري هستند ولي توجه كمتري جلب مي‌كنند، به‌خصوص در افرادي كه با نگاه سريع و گذرا از روي عناوين موجود در فهرست مجلات، مقاله مورد نظرشان را انتخاب مي‌كنند. عنوان‌هاي كوتاه جذاب‌تر هستند ولي ممكن است مفهوم كامل را نرسانند. عناويني كه از لغات ايهام‌دار استفاده مي‌كنند، جذابيت بيشتري براي خوانندگان دارند، ولي نبايد به تبيين محتواي اطلاعاتي مطلب بپردازند. در نهايت در هنگام انتخاب عنوان مناسب، باز هم بهتر است نويسنده خود را در جايگاه خواننده قرار دهد. 5- خلاصه مقاله نيز داراي اهميتي تقريباً مساوي با عنوان است، گاهي تنها بر اساس خلاصه مقاله يك خواننده تصميم مي‌گيرد مقاله را بخواند يا آن را كنار بگذارد. هر قدر هم يك مطلب حاوي اطلاعات قيمتي و مهم باشد، در صورتي‌ كه در خلاصه مطرح نشده باشد، خواننده علاقه‌اي به ادامه دادن مطالعه پيدا نمي‌كند. خلاصه مقاله به دو شكل نوشته مي‌شود؛ نوع آزاد كه شامل يك پاراگراف است و بيشتر در مقالات مولكولي و بيولوژي سلولي استفاده مي‌شود و نوع ساختاري كه هر چهار قسمت مقاله در آن رعايت مي‌شود و بيشتر در مقالات كلينيكال استفاده مي‌شود. در مورد اين‌كه بهتر است خلاصه پيش از نوشتن مقاله تهيه شود يا پس از اتمام آن، بهتر است كه هر دو روش يك‌بار مورد ارزيابي و آزمايش قرارگيرد و سپس روش مناسب‌تر را انتخاب كنيم. 6- بين بررسي متون و مقدمه مقاله اختلاف زيادي وجود دارد، مقدمه نبايد تا جايي كه امكان دارد به مرور متون بپردازد هدف اصلي آن طراحي يك نقشه است كه نويسنده ابتدا به طور عام لزوم بررسي موضوع را عنوان مي‌كند و سپس با نشان دادن روش‌ها به يك سؤال اصلي كه همان هدف مقاله است، مي‌رسد. يك تاريخچه كوتاه كه اهميت مطالعه را عنوان مي‌كند و اطلاعات قبلي موجود در اين زمينه را بيان كرده و نقايص موجود را نمايان مي‌سازد، عموماً در مقدمه آورده مي‌شود. 7- قسمت مواد و روش‌ها در مقاله بايد به طور تخصصي و با جزئيات كامل مطرح شود. به نحوي كه محققان ديگر نيز بتوانند آن را انجام دهند. يك اشتباه شايع در اين قسمت، بيان نشدن برخي جزئيات ضروري است كه خواننده را از درك صحيح روش انجام مطالعه باز مي‌دارد، بنابراين قرار دادن خود به جاي خواننده در اين قسمت نيز بسيار مفيد خواهد بود. شركت‌هايي كه محصولات آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته به طور خلاصه بايد ليست شوند. 8- نتايج بايد با يك نظم و توالي منظم ارايه شوند، بيان نتايج بايد از توالي منطقي پيروي كند و نه از ترتيب زماني. در غير اين ‌صورت درك آن‌ها مانند چيدن قطعات پازل در كنار هم است كه مي‌تواند بسيار گيج‌كننده باشد. از ارايه نتايج غير ضروري كه تأثير چنداني در بحث ندارند بايد پرهيز شود تا خواننده سردرگم نشود و پيام اصلي نيز كم‌رنگ‌تر نشود. هدف از نوشتن يك مقاله تحقيقاتي، ارايه يك فرضيه و بحث و تفصيل و تفسير در مورد آن است. بنابراين بحث يك مقاله بايد كاملاً روان و مرتبط با نتايج و با تفسيرهاي كامل و ذكر منابع مختلف باشد. تفكرات و انديشه‌هاي تحقيقاتي بايد با دلايل مستدل و مستند حمايت شوند و به طور كاملاً واضح و روشن مورد ارزيابي قرار گيرند تا خواننده بتواند با آن ارتباط برقرار كند. 9- در نهايت، افزايش تعداد مقالات تحقيقاتي و مقالات مروري نشان‌دهنده افزايش فشار بر محققان است تا در زمينه‌هاي مورد علاقه خود همگام با مقالات روز باشند. اگرچه روزانه بر تعداد الگوها و راهنماها براي نوشتن يك مقاله گويا و قابل درك افزوده مي‌شود، دانشمندان از ميان حجم زيادي از مقالات از همين الگو‌ها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده مي‌كنند. دانشمندان كماكان مقالات را، در صورتي كه به عنوان آن‌ها علاقه‌مند باشند يا پرسش و پاسخ‌هاي مهمي را در برداشته باشند، مطالعه مي‌كنند و هر قدر يك مطلب بهتر و منطقي‌تر نوشته شود خوانندگان بيشتري را جذب مي‌كند و بيشتر مورد ارجاع ساير مقالات واقع مي‌شود. 10- و بالاخره اين كه در نظر گرفتن دو نكته هنگام مقاله‌نويسي بسيار مهم است: پيام اصلي و خواننده مقاله، چرا كه تمام هدف نويسنده متقاعد كردن خواننده به ارزش و اهميت تحقيق انجام شده است و اگر او به خواننده‌ها بي‌توجهي كند، خواننده‌ها نيز به نوشته‌هاي او بي‌توجهي مي‌كنند.

١

حامد نجفي بازدید : 5 سه شنبه 23 مهر 1392 نظرات (0)

چگونه يك مقاله علمي بنويسيم؟ قسمت اول این اصول برای تمام علوم اعم از انسانی ، فنی مهندسی ، پزشکی ، هنر قابل استفاده است. مقدمه مقاله علمي معمولاً در نتيجه پژوهش منطقي، ژرف و متمركز نظري، عملي يا مختلط، به كوشش يك يا چند نفر در يك موضوع تازه و با رويكردي جديد با جهت دستيابي به نتايجي تازه، تهيه و منتشر مي‏گردد. (اعتماد و همكاران، 1381، ص2) چنين مقاله‏اي در واقع گزارشي است كه محقق از يافته‏هاي علمي و نتايج اقدامات پژوهشي خود براي استفاده ساير پژوهشگران، متخصصان و علاقه‏مندان به دست مي‏دهد. تهيه گزارش از نتايج مطالعات و پژوهش‏هاي انجام شده، يكي از مهم‏ترين مراحل پژوهشگري به شمار مي‏رود؛ زيرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهاي علمي خود را در اختيار ساير محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم كه مهم باشد، به پيشرفت علم كمكي نخواهد كرد؛ چون رشد و گسترش هر عملي از طريق ارائه و به هم پيوستن دانشِ فراهم آمده از سوي فردفرد انديشمندان آن علم تحقق مي‏يابد. همان طور كه پژوهشگر پيش از اقدام به پژوهش، نيازمند توجه و بررسي يافته‏هاي علمي پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند يافته‏هاي علمي خود را گسترش بخشد، ديگران نيز بايد بتوانند به يافته‏هاي پژوهشي او دسترسي پيدا كنند و با استفاده از آنها فعاليت‏هاي علمي خود را سازمان داده، در ترميم و تكميل آن بكوشند. از امتيازهاي مهم يك مقاله مي‏توان به مختصر ومفيد بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره كرد؛ زيرا محقق مي‏تواند حاصل چندين ساله پژوهش خود در يك رساله، پايان‏نامه، پژوهش، يا حتي يك كتاب را به اختصار در يك مقاله علمي بيان كند تا پژوهشگران ديگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از كليات آن آگاهي يابند و در صورت نياز بيشتر، به اصل آن تحقيقات مراجعه كنند. بدين منظور، امروزه نشريات گوناگوني در زمينه‏هاي مختلف علمي- پژوهشي نشر مي‏يابد و مقاله‏هاي به چاپ رسيده در آنها، اطلاعات فراواني را در اختيار دانش پژوهان قرار مي‏دهند. لازم است محققان با شيوه تدوين مقالات علمي آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شيوه‏هاي صحيح، با سهولت، نتايج تحقيقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختيار علاقه‏مندان قرار دهند. نوشتن مقاله مستلزم رعايت اصولي در ابعاد مختلف محتوايي، ساختاري و نگارشي است. ملاك‏هاي محتوايي مقاله يكي از مهم‏ترين ابعاد مقاله علمي، محتواي علمي و ارزشمنديِ كيفي آن است. مقاله بايد يافته‏هاي مهمي را در دانش بشر گزارش نمايد و داراي پيامي آشكار باشد؛ بنابراين پيش از تهيه مقاله، محقق بايد از خود بپرسد كه آيا مطالب او آن‏قدر مهم است كه انتشار آن قابل توجيه باشد. آيا ديگران از آن بهره خواهند برد؟ و آيا نتايج پژوهش او، كار آنها را تحت تأثير قرار خواهد داد؟ (هومن، 1378، ص 82). در اينجا به چندين اصل مهم از اصول و معيارهاي محتوايي پژوهش علمي اشاره مي‏گردد كه توجه به آنها قبل از تهيه مقاله به ارتقاي كيفيت آن كمك مي‏نمايد. فرايند «تفكر»: تفكر، تلاش براي معلوم كردن مجهول با استفاده از علوم موجود است. (غرويان، 1368، ص11) بنابراين اساسي‏ترين محور محتوايي يك پژوهش علمي، آن است كه مجهولي را روشن نمايد. بر اين اساس، هر پژوهش علمي در پي پاسخ دادن به پرسش‏هايي است كه تاكنون براي مخاطبان كشف نشده است. از اين رو پژوهش علمي هميشه با طرح يك يا چند سئوال آغاز مي‏شود كه محقق در صدد پاسخگويي به آنهاست. منطقي بودن: منطق كه راه درست انديشيدن (تصور) و صحيح استدلال آوردن (تصديق) را مي‏آموزاند، (مطهري، 1372، ص 21) ابزار ضروري يك مقاله علمي است و محقق بايد شايستگي لازم را در استدلال آوردن، تحليل محتوا و نتيجه‏گيري داشته باشد. قواعد تعريف، طبقه‏بندي، استنباط‏هاي قياسي و استقرايي، روش‏هاي مختلف نمونه‏برداري و غيره همه از ويژگي‏هاي منطقي يك مقاله علمي است كه محقق بايد به آنها توجه داشته باشد. (هومن، 1374، ص 19). انسجام و نظام‏دار بودن: مرتبط بودن اجزاي مختلف مقاله با همديگر، همچنين متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و ارتباط عناوين فرعي با همديگر، از جمله مواردي است كه به تحقيق، يكپارچگي و انسجام مي‏بخشد. بر اين اساس، محقق بايد عناوين فرعي مقاله خود را با نظمي منطقي از يكديگر مجزا كرده، ارتباط بخش‏ها را مشخص نمايد. تراكمي بودن: از آنجا كه هدف پژوهش پاسخ به سئوال هايي است كه تا آن زمان دست كم از نظر محقق، پاسخي منطقي براي آن وجود نداشته است، هر پژوهش علمي بايد از يك سو به منظور كشف دانش جديد، و از سوي ديگر، براي تكميل دانش، صورت پذيرد. بنابراين هدف اصلي يك مقاله، كشف يا تكميل دانش بشري است، نه تكرار دوباره آن با عبارات مختلف. (هومن، 1374، ص 20). تناسب موضوع با نيازهاي فعلي جامعه علمي: هر پژوهش علمي بايد نيازهاي اساسي جامعه علمي خود را در نظر گرفته، در صدد حل آن مسايل برآيد؛ بنابراين از طرح موضوعاتي كه از اولويت تحقيقي برخوردار نيستند و جامعه علمي، بدانها نياز ندارد، بايد احتراز نمود. خلاقيت و نوآوري: هر تحقيق علمي زماني مي‏تواند در ارتقاي سطح دانش، موفق و موثر باشد كه از فكري بديع و خلّاق برخوردار باشد. مقالاتي كه به جمع آوري صِرف بسنده مي‏كنند، نمي‏توانند سهم عمده‏اي در پيشرفت دانش بشري داشته باشند. توضيح مطلب در حدّ ضرورت: از جمله مواردي كه محقق در گزارش نويسي پژوهش خود (مقاله) بايد بدان توجه كند، پرهيز از حاشيه‏روي و زياده‏گوييِ افراطي است؛ همچنان كه خلاصه‏گويي نبايد به حدّي باشد كه به ابهام و ايهام منجر شود؛ بر اين اساس محقق بايد به حدّي مطالب را تبيين كند كه مقصود وي براي خواننده، روشن شود. متناسب بودن با نظريه‏ها: هر رشته علمي، متشكل از نظريه‏ها و قوانيني است كه مورد اتفاق صاحب‏نظران آن فن است. يافته‏هاي به دست آمده در تحقيقات ميداني يا توصيفي نبايد با قوانين كلي آن رشته تخصصي منافات داشته باشد. اجتناب از كلي گويي: هدف نهايي علم، صورتبندي يك «نظريه»(3) و «تبيين كردن»(4) يكي از اصول مهم نظريه است. (دلاور، 1371، ص 33) از اين رو محقق بايد بتواند مباحث علمي خود را به روشني توضيح دهد و با زبان گويا آن را تبيين و از كلي گويي اجتناب نمايد. گزارش روش‏شناسي تحقيق: «تحقيق»(5) فرايندي است كه از طريق آن مي‏توان درباره ناشناخته‏ها به جست و جو پرداخت و از آن، شناخت لازم را كسب كرد. در اين فرايند چگونگي گردآوري شواهد و تبديل آنها به يافته‏ها «روش‏شناسي»(6) ناميده مي‏شود. اين سئوال كه چگونه داده‏ها بايد گردآوري شود و مورد تفسير قرار گيرد، به طوري كه ابهام حاصل از آنها به حداقل ممكن كاهش يابد؟» از موارد مهم تحقيق علمي است. (سرمد و همكاران، 1379، ص 22). يك تحقيق علمي زماني مي‏تواند مطالب خود را به اثبات برساند كه از روش گردآوري مناسبي برخوردار، و آن روش‏ها در مقاله به خوبي بيان شده باشد. ساختار مقاله علمي نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحي مدوَّن است. در گزارش يك تحقيق نه تنها بايد ارزش‏هاي محتوايي را مراعات كرد، بلكه بايد از ساختار روشمندي نيز پيروي كرد. امروزه تحقيقات فراواني انجام مي‏شود، اما تنها بخش كوچكي از آنها در مقالات منتشر مي‏گردد. يكي از دلايل آن، عدم مهارت محقق در تهيه و تدوين ساختاري مقاله علمي است. ساختار مقاله و تهيه گزارش از يك پژوهش علمي، با توجه به روش به كار گرفته شده در پژوهش، متفاوت است. دانشمندان در يك تقسيم بندي كلي، روش‏هاي استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسيم مي‏كنند. روش‏هاي كمي كه در آنها از داده‏هاي كمّي در تحقيق استفاده مي‏شود (تحقيقات ميداني) و روش‏هاي كيفي كه در آنها از داده‏هاي كيفي (تحقيقات كتابخانه‏اي) استفاده مي‏شود.(سرمد و همكاران، 1379، ص 78). مراحل گزارش يك پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقيق، با تفاوت هايي بيان مي‏گردد. به دليل يكسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتي، و براي پرهيز از تكرار در اينجا مراحل مقدماتي را به صورت مجزا مي‏آوريم. مراحل مقدماتي گزارش پژوهشي موضوع يا عنوان مقاله عنوان، مفهوم اصلي مقاله را نشان مي‏دهد و بايد به طور خلاصه، مضمون اصلي پژوهش را نشان دهد. عنوان مقاله بايد جذاب باشد، يعني به گونه‏اي انتخاب شود كه نظر خوانندگان را كه معمولاً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يك مجله علمي را مي‏خوانند به خود جلب نمايد. همچنين عنوان بايد كوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد. تعداد كلمات در عنوان را حداكثر دوازده واژه بيان كرده‏اند. (سيف، 1375، ص 12). نام مؤلف يا مؤلفان و سازمان وابسته بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف يا مؤلفان ذكر مي‏شود و در سطر زير آن، نام دانشگاه يا مؤسسه كه هر يك از مؤلفان در آن مشغول به كارند، مي‏آيد. اگر پژوهش به وسيله دو يا چند نفر انجام بگيرد و همه آنها به يك دانشگاه يا مؤسسه وابسته باشند، نام مؤسسه يك‏بار، آن هم به دنبال نام مؤلفان ذكر مي‏شود. اما اگر هر يك از مؤلفان به سازمان خاصي وابسته باشند، بايد بعد از نام هر يك از آنان، بلافاصله نام مؤسسه‏اي كه به آن وابسته‏اند، ذكر شود. ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يكديگر، معمولاً متناسب با ميزان مشاركت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشاركت همه افراد در اجراي پژوهش يكسان باشد، اسامي آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار مي‏گيرد. (هومن، 1378، ص 84). چكيده چكيده، خلاصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه همه مراحل و اجراي اصلي پژوهش را در خود دارد. هدف‏ها، پرسش‏ها، روش‏ها، يافته‏ها و نتايج پژوهش، به اختصار، در چكيده آورده مي‏شود. در متنِ چكيده بايد از ذكر هرگونه توضيح اضافي خودداري شود. مطالب چكيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابي و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي تهيه شود. چكيده در حقيقت بخشي كامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته مي‏شود و نبايد پيش از انجام گزارش، پژوهش تهيه شود. طول چكيده براي مقاله، بستگي به روش‏هاي خاص هر مجله دارد و معمولاً بين صد تا 150كلمه پيشنهاد شده است. واژگان كليدي معمولاً در انتهاي چكيده، واژگان كليدي پژوهش را بيان مي‏كنند تا به خواننده كمك كنند، پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتواي مقاله، پنج تا هفت واژه كليدي در هر مقاله بيان مي‏شود. (سرمد، 1379، ص 321). ساختار مقاله مبتني بر پژوهش ميداني روش‏ها و اصول كلي ناظر بر گزارش فعاليت پژوهشي شاخه‏هاي علوم، تقريبا به طور خاصي به كار مي‏روند كه همگي متكي بر «روش علمي»(9) است. انجمن روان شناسان (APA) به منظور تسهيل در امر انتقال روش نتايج پژوهش، الگوي استاندارد شده‏اي را در اختيار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهيه گزارش پژوهشي خود، آن اصول را به كار گيرند و تقريبا همه مجله‏هاي معتبر علوم انساني در تهيه و تنظيم نوشته‏هاي پژوهش خود از آنها پيروي مي‏كنند. (هومن،1378،ص 10) كه در زير به اختصار به مراحل آن اشاره مي‏گردد. مقدمه هر مقاله علمي با يك مقدمه شروع مي‏شود و آن، خلاصه‏اي از فصل اول و دوم پايان نامه‏ها و رساله‏هاست كه به طور مختصر به بيان كليات تحقيق و بررسي مختصري از پيشينه آن مي‏پردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان مي‏گردد و سپس به بررسي سوابق پژوهشي كه به طور مستقيم به موضوع تحقيق مرتبط است، پرداخته مي‏شود. مقدمه بايد يك منطق اساسي را در تحقيق بيان كند و به خواننده نشان دهد كه چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارش‏هاي پيشين است. در اين بخش پس از نتيجه‏گيري از پژوهش‏هاي بررسي شده، محقق بايد پرسش‏هاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد. (هومن، 1378، ص 87). روش هدف اساسي از بيان روش آن است كه به گونه‏اي دقيق، چگونگي انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تكرار نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوري كند؛ بنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا، از جمله آزمودني‏ها، ابزارهاي پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحليل داده‏ها را بيان كند. نتايج در اين بخش، توصيف كلاميِ مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمده‏است، ارائه مي‏شود. اين توصيف كلامي با اطلاعات آماري مورد استفاده، كامل مي‏شود و بهترين روش آن است كه داده‏ها از طريق شكل و نمودار يا جدول، نمايش داده شوند. ساختار بخش نتايج، معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسش‏ها يا فرضيه‏ها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد نشده بودن فرضيه‏هاست. ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤال‏ها يا فرضيه‏هاي آنهااست، (سيف، 1375، ص 30) يا برحسب اهميت آنها. روش متداولِ بيان نتايج، آن است كه ابتدا مهم‏ترين و جالب‏ترين يافته‏ها و سپس به ترتيب، يافته‏هاي كم اهميت‏تر ارائه مي‏شود. (هومن، 1378، ص 90). ساختار مقاله مبتني بر پژوهش توصيفي اصول به كارگرفته شده در پژوهش‏هاي توصيفي باتوجه به روش‏هاي به كارگرفته شده، با اصول پژوهش‏هاي ميداني، مقداري متفاوت است. هر چند اين اصول ممكن است با توجه به موضوع‏هاي مختلف تحقيقي و رشته‏هاي مختلف، تغيير نمايد، ساختار كلي‏اي كه تقريبا همه پژوهش‏هاي توصيفي بايد در قالب آن درآيند، به شرح زير است. مقدمه آنچه در مقدمه يك مقاله تحقيق كتابخانه‏اي قرارمي‏گيرد - همانند تحقيفات ميداني - كلياتي است كه محقق بايد قبل از شروع بحث، آن را براي خواننده روشن نمايد؛ مانند تعريف و بيان مسئله تحقيق، تبيين ضرورت انجام آن و اهدافي كه اين تحقيق به دنبال دارد. همچنين محقق بايد خلاصه‏اي از سابقه بحث را - كه به طور مستقيم مرتبط با موضوع است - بيان كند و در نهايت توضيح دهد كه اين مقاله به دنبال كشف يا به دست‏آوردن چه مسئله‏اي است؛ به عبارتي، مجهولات يا سؤال‏هاي مورد نظر چيست كه اين مقاله درصدد بيان آنهااست. طرح بحث (متن) در اين بخش، مؤلف وارد اصل مسئله مي‏شود. در اينجا بايد با توجه به موضوعي كه مقاله در پي تحقيق آن است، عناوين فرعي‏تر از هم متمايز گردند. محقق در تبيين اين قسمت از بحث، بايد اصول مهم قواعد محتوايي مقاله را مورد توجه قراردهد و سعي كند آنها را مراعات نمايد؛ اصولي مانند: منطقي و مستدل بودن، منظم و منسجم‏بودن، تناسب بحث با عنوان اصلي، ارتباط منطقي بين عناوين فرعي‏تر در مسئله، خلاقيت و نوآوري در محتوا، اجتناب از كلي‏گويي، مستندبودن بحث به نظريه‏هاي علمي و ديني، جلوگيري از حاشيه‏روي افراطي كه به انحراف بحث از مسير اصلي مي‏انجامد و موجب خستگي خواننده مي‏شود و همچنين پرهيز از خلاصه‏گويي و موجزگويي تفريطي كه به ابهام در فهم مي‏انجامد، رعايت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت افراطي، توجه‏داشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اينها. نتيجه ‏گيري در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول، منطقي و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگيري غيرمنصفانه در نتيجه‏گيري، ارتباط‏دادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه، ارائه راهبردها و پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده، مشخص‏كردن نقش نتايج در پيشبرد علوم بنيادي و كاربردي و امثال آن، از جمله مواردي است كه محقق بايد به آنهاتوجه داشته باشد. ارجاعات اعتبار يك گزارش پژوهشي علاوه بر صحت و دقت داده‏ها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعي است كه از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار يك مقاله علمي است، به وسيله آن، چگونگي استفاده از انديشه‏هاي ديگران را به خواننده معرفي مي‏نمايد. در اين قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره مي‏شود كه يكي شيوه ارجاع دادن در متن است و ديگري شيوه ذكر منابع در پايان مقاله. ارجاعات در متن نخستين چيزي كه درباره استناددادن در متن بايد مشخص بشود، اين است كه: چه چيزي بايد مستند گردد؟ مك برني(23) (1990) موارد استنادآوردن را به شرح زير بيان داشته‏ است: بايد انديشه‏هايي را كه به ديگران تعلق دارند، مشخص كرد و با ذكر مأخذ نشان داد كه از آنِ چه كساني مي‏باشند (امانت‏داري)؛ هر زمان كه افكار و انديشه‏هايي با چهارچوب فكري كسان ديگري همخواني دارند، موارد را بايد با ذكر منبع مشخص كرد؛ هر زمان كه نظريه، روش يا داده‏اي موردبحث قرار مي‏گيرد، منبع آن را بايد ذكركرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بيشتري درباره آن كسب كند، بتواند به آن مراجعه كند؛ بايد نقل قول‏هايي را كه از يك متن به صورت مستقيم و بدون دخل و تصرف، داخل گيومه آورده مي‏شود، مستند ساخت. (مك برني 1990، به نقل از سيف، 1375، ص 39). بنابراين اطلاعاتي كه براي خوانندگان، اطلاعات عمومي به حساب مي‏آيند، لازم نيست مستند شوند. نويسنده، تنها در صورتي مي‏تواند به آثار خود ارجاع، دهد كه اين ارجاع براي مطالعه بيشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنين در استنادكردن، حتي‏الامكان بايد به منبع مستقيم يا ترجمه آن استناد كرد. تنها زماني به منابع ديگران استناد مي‏شود كه محقق دسترسي مستقيم به اصل اثر را نداشته باشد كه در آن صورت بايد مشخص كرد كه آن مطلب از يك منبع دست دوم گرفته شده است. (سيف، 1375، ص 40). شيوه ارجاع در متن هرگاه در متنِ مقاله مطلبي از يك كتاب يا مجله يا.. به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نقل شود، بايد پس از بيان مطلب، آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوه‏هاي مختلفي دارد كه در اينجا به بخش‏هايي از آن اشاره مي‏شود. در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دكتر»، «پروفسور»،آورده مي‏شود، مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصيرالدين طوسي. (دهنوي، 1377، ص 89). يك اثر با يك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب مي‏آيد و پس از آن، نقطه آورده مي‏شود؛ مانند: (منطقي، 1382، ص 27). يك اثر با بيش از يك مؤلف: اگر تأليف داراي دو يا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتيب ذكر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ ولي در آثار با بيش از سه مؤلف، نام اولين مؤلف ذكر مي‏شود و به دنبال آن عبارتِ «و همكاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازي، 1379، ص 50) يا (نوربخش و همكاران، 1346، ص 75). آثار با نام سازمان‏ها و نهادها: در صورتي كه آثار به نام شركت‏ها، انجمن‏ها، مؤسسات، ادارات و مانند اينها انتشار يابند، در استنادكردن، به جاي نام مؤلف، نام سازمان مي‏آيد؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34). دو يا چند اثر يك مؤلف: هرگاه به دو يا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتيب تاريخ نشر پشت سرهم مي‏آيند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز مي‏گردند؛ مانند: (احمدي، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16). زيرنويس (پاورقی) توضيحی توضيحات اضافي، يا توضيح اصطلاحاتي را كه نويسنده براي حفظ انسجام متن نمي‏تواند آن را در متن بياورد، مي‏توان در زير صفحه با مشخص‏كردن شماره آنها بيان كرد. نكته قابل توجه اينكه، اين توضيحات بايد حتي‏الامكان خلاصه ذكر شوند و نبايد تكرار مطالب متن باشند. در ترجمه متون توضيحاتي كه مؤلف در زيرنويس آورده، بايد عينا ترجمه شود و در صورتي كه مترجم براي بيان اصطلاح يا تبيين مطلبي توضيحي را ضروري ببيند، مي‏تواند آن را در پاورقي ذكركند و در جلوي آن لفظ «مترجم» را -براي متمايز ساختن آن از توضيحات معادل‏ها كلمه‏هاي بيگانه در داخل متن حتما بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي ذكر گردد و اين، منحصر به اصطلاحات تخصصي يا اسامي اشخاص است. چنانچه در موارد خاصي لازم باشد كه صورت خارجي آنها در داخل متن بيايد، بايد آنها را مقابل صورت فارسي در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسين‏زاده، 1372، ص 17). نكته قابل‏توجه در استناد دادن معادل‏ها اين است كه اولاً در هر متن يا مقاله يا كتاب، فقط يك بار معادل انگليسي آنها آورده مي‏شود؛ ثانيا معادل‏هاي بكار گرفته شده بايد يكنواخت باشند. و در صورت آوردن معادل‏هاي ديگر، مثل فرانسه، آلماني، و... بايد، در متن توضيحي درباره آن داده شود. در نوشتن اسامي اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام كوچك او با حروف بزرگ نوشته مي‏شود مانند C،Jung . ارجاع در منابع محقق بايد در پايان مقاله فهرستي از منابع و مراجعي كه در متن به آنها استناد كرده است، به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي در منابع فارسي (عربي يا انگليسي در صورت استفاده) بياورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقيق و كامل همه مراجعي است كه در متن مقاله به آنها استناد شده‏است. هدف از ارائه اين فهرست، نشان دادن ميزان تلاش پژوهشگر در بررسي و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق ساير نويسندگان و مؤلفان و نيز راحتي دستيابي خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براينكه تمامي مراجع و مآخذي كه در متن به آنها استناد شده، بايد در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعي آورده مي‏شود كه در متن به آنها استناد شده است. در ذكر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر مي‏رسند كه در همه ارجاعات مشترك‏اند: 1. نام مؤلف يا مؤلفان؛ 2. تاريخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ايالت)؛ 5. نام ناشر. جداسازی اين اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازي اجزاي مختلف هر يك از آنها با ويرگول (،) صورت مي‏گيرد. ارجاع كتاب در منابع در ارجاع كتاب با يك مؤلف، اطلاعات ضروري ذكر شده در بالا ذكر مي‏شود، در صورتي كه اثر تجديدچاپ شده‏باشد، پس از عنوانِ كتاب، شماره چاپ آن مي‏آيد. در ارجاعات انگليسي در صورتي كه چاپ جديد مجددا ويرايش شده‏باشد، علامتِ اي‏دي (ed) با شماره ويرايش(25) آن، داخل پرانتز آورده مي‏شود، مانند: .Wadsworth:CA،Belmont.An introduction to the history of psychology (2nded).(1993) .R .B،Hergenhahn در ارجاع منابع داراي دو مؤلف يا بيشتر، اسامي مؤلفان به ترتيبِ نامِ ذكرشده در كتاب، ذكر مي‏شود و بين نام‏خانوادگي و نام آنها ويرگول و بين اسامي مؤلفان نقطه ويرگول (؛) مي‏آيد؛ مانند: سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازي، زهره(1379). روش‏هاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه. در معرفي كتاب‏هاي ترجمه شده، پس از ذكر نام مؤلف و تاريخ اثر، نام مترجم و تاريخ انتشار ترجمه ذكر مي‏شود. در آثاري كه تاريخ نشرشان مشخص نيست، داخل پرانتز به جاي تاريخ نشر، علامت سؤال (؟) مي‏آيد؛ مانند: صدرالدين شيرازي، محمد(1375). شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش. در معرفي كتاب‏هايي كه با عنوان سازمان‏ها يا نهادها منتشر شده‏اند، به جاي نام اشخاص، نام مراكز ذكر مي‏شوند: مركز اسناد و مدارك علمي، وزارت آموزش و پرورش، (1362). واژه‏نامه آموزش و پرورش: فارسي - انگليسي، انگليسي - فارسي. تهران. نشر مؤلف. كتاب‏هايي كه به جاي مؤلف، ويراستاري يا به صورت مجموعه مقالاتي بوده كه به وسيله افراد مختلف نوشته شده‏است؛ اما يك يا چند نفر آنها را گردآوري كرده‏اند، بدين صورت مي‏آيند: شفيع‏آبادي، عبداللّه‏ (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات اولين سمينار راهنمايي و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي. ارجاع مقاله در منابع براي ارجاع به مقاله‏هايي كه در مجله‏هاي علمي-تخصصي به چاپ مي‏رسند، ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، پس از آن، تاريخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذكر مي‏شود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي و pp در انگليسي آورده مي‏شود. ارجاع پايان‏نامه و رساله در منابع در ارجاع رساله‏ها و پايان‏نامه‏ها، پس از ذكر عنوان، بايد ذكرشود كه آن منبع پايان‏نامه كارشناسي ارشد يا رساله دكترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس بايد نام دانشگاهي را كه مؤلف در آن فارغ‏التحصيل شده‏است، آورد: ايزدپناه، عباس (1371). مباني معرفتي مشّاء و اهل عرفان، پايان‏نامه كارشناسي ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم. ارجاع از يك روزنامه در منابع در معرفي مقاله‏هايي كه در خبرنامه‏ها و روزنامه‏ها به چاپ مي‏رسد، يا استنادهايي كه از متن سخنراني اشخاص در يك روزنامه آورده مي‏شود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروري را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذكر مي‏كند. مانند: محقق كجيدي، محمدكاظم (1375، 21مهر)، موانع ساختاري توسعه بخش كشاورزي، روزنامه كيهان، ص6. ارجاع فرهنگ‏نامه و دائره‏المعارف در منابع در ارجاع دائره‏المعارف‏ها نام سرپرست آورده شده و سپس بقيه اطلاعات ضروري، همانند كتاب به ترتيب مي‏آيد؛ مانند: بجنوردي، سيدكاظم و همكاران (1377)، دائره‏المعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم)، تهران: مركز دائره‏المعارف بزرگ اسلامي. ارجاع كنفرانس‏ها، سمينارها و گزارش‏ها ارائه گزارش از همايش‏ها و سمينارها بايد به شكل زير بيان گردد: (سلطاني، 1363، ص19). همايش بين‏المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380). چكيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران.

حامد نجفي بازدید : 2 سه شنبه 23 مهر 1392 نظرات (0)

مقدمه آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده‌اید که هنگام مطالعه از چه روشی استفاده می‌کنید؟ یک روش مطالعه صحیح و اصولی می‌تواند بسیاری از مشکلات تحصیلی را از بین ببرد. بررسیهای بعمل آمده گویای آن است که افرادی که در زمینه تحصیل موفق بوده‌اند، روش صحیحی برای مطالعه داشتند. یادگیری (learning) مسئله‌ای است که در سراسر طول زندگی انسان بویژه در دوران دانش آموزی و دانشجویی اهمیت زیادی دارد. چرا که دانش آموزان و دانشجویان همیشه در معرض امتحان و آزمون قرار دارند و موفقیت در آن آرزوی بزرگشان است. شاید به افرادی برخورده باشید که می‌گویند: همه کتابها و جزوه‌ها را می‌خوانم، اما موقع امتحان آنها را فراموش می‌کنم، یا من استعداد درس خواندن را ندارم، چون با اینکه همه مطالب را می‌خوانم اما همیشه نمراتم پایین است و یا ... . بسیاری از اینگونه مشکلات به نداشتن یک روش صحیح برای مطالعه باز می‌گردد. عده‌ای فقط به حفظ کردن مطالب اکتفا می‌کنند، بطوری که یادگیری معنا و مفاهیم را از نظر دور می‌دارند. این امر موجب فراموش شدن مطالب بعد از مدتی می‌شود، در واقع آنچه اهمیت دارد یادگیری معنا و مفهوم است، چیزی که نمی‌توانیم و نباید از آن دور باشیم. برای آنکه مطلبی کاملا آموخته شده و با اندوخته‌های پیشین پیوند یابد، باید حتما معنا داشته باشد، در این صورت احتمال یادگیری بیشتر و احتمال فراموشی کمتر خواهد شد. بنابراین قبل از اینکه خود را محکوم کنیم به نداشتن استعداد درس خواندن ، کمبود هوش ، کمبود علاقه ، عدم تونایی و سایر موارد ، بهتر است نواقص خود را در مطالعه کردن بیابیم و به اصطلاح آنها بپردازیم. در اینصورت به لذت درس خواندن پی خواهیم برد. اولین قدم در این راستا آن است با اندکی تفکر عادتهای نامطلوب خود را در مطالعه یافته و سپس عادتهای مطلوب جایگزین آن گردد. برای تغییر عادات مطالعه مراحل زیر را باید در نظر گرفت: آگاهی ،درباره موضوع 1. علاقه 2. ارزیابی ،ارزیابی اطلاعات بدست آمده با در نظر گرفتن موقعیتهای موجود 3. مطابقت خود با فکر تازه و اختیار و قبول آن انواع روشهای مطالعه روش پس ختام این روش یکی از مهمترین و معروفترین روشهای بهسازی حافظه است. نام این روش همانند نام انگلیسی آن (PQ4R) متشکل از حروف اول شش مرحله آن است. مراحل پیش خوانی در این مرحله کتاب یا مطلب بصورت یک مطالعه اجمالی و مقدماتی مطالعه شود. از جمله موارد این مرحله خواندن عنوان فصلها ، خواندن سطحی فصل ، توجه به تصاویر ، بخشهای اصلی و فرعی و خلاصه فصلها می‌باشد. هدف در این مرحله یافتن یک دید کلی نسبت به کتاب و ارتباط دادن بخشهای مختلف کتاب با یکدیگر می‌باشد. مرحله سؤال کردن پس از مطالعه اجمالی موضوعات و نکات اصلی ، به طرح سؤال در مورد آنها بپردازید. این کار باعث افزایش دقت و تمرکز فکر و سرعت و سهولت یادگیری می‌گردد. مرحله خواندن در این مرحله به خواندن دقیق و کامل مطالب کتاب پرداخته ، که هدف فهمیدن کلیات و جزئیات مطالب و نیز پاسخگوی به سؤالات مرحله قبل می‌باشد. در مرحله خواندن برای فهم بهتر مطالب می‌توان از کارهایی مثل یادداشت برداری ، علامت گذاری و خلاصه نویسی بهره جست. مرحله تفکر در این مرحله هنگام خواندن ، ساختن سؤالها ، و ایجاد ارتباط بین دانسته‌های خود ، درباره مطلب فکر کنید. در این مورد نیز مهمترین اصل همان بسط معنایی است. بسط معنایی ممکن است در مراحل پنجم و ششم نیز یعنی در مراحل از حفظ گفتنی و مرور کردن نقشی داشته باشد. مرحله از حفظ گفتنیwww.zibaweb.com در این مرحله باید بدون مراجعه به کتاب و از حفظ به یادآوری مطالب خوانده شده پرداخته شود و بار دیگر به سؤالاتی که خود فرد طرح کرده بود پاسخ دهد. در اینجا باید مطالب آموخته شده را در قالب کلمات برای خود کرده ، در غیر اینصورت لازم است که مجددا به خواندن مطالبی که آموخته نشده پرداخته شود. مرحله از حفظ گفتنی در پایان هر بخش انجام می‌گیرد و وقتی بخشهای یک فصل به اتمام رسید به مرحله بعد ، یعنی مرور کردن یا آزمون وارد می‌شویم. مرحله مرور کردن این مرحله ، که مرحله آزمون نیز می‌باشد، در پایان هر فصل انجام می‌گیرد. در اینجا به مرور موضوعات اصلی و نکات مهم و نیز ارتباط مفاهیم مختلف به یکدیگر پرداخته و در صورت برخورد با موضوعات مورد اشکال به متن اصلی یا مرجع مراجعه شود. یکی از راههای کمک به این مرحله پاسخگوئی به سئوالات و تمرینات پایان فصل است: اجرای این مرحله می‌تواند مقداری از اضطراب امتحان را کاهش دهد. روش دقیق خوانی هدف از این مرحله این است که مطالب کامل و دقیق درک شده و بصورتی سازمان یافته و منظم در حافظه نگهداری شود. برخی از فنون موجود که می‌تواند به روش دقیق خوانی کمک کند عبارتند از: تکنیک خلاصه برداری به نوشتن عبارت ، مفاهیم و موضوعات کلیدی متن پرداخته ، بطوری که در مرور مطالب ، با نگاه کردن و خواندن خلاصه‌ها ، همه مطالب خوانده شده را یادآوری کند. یک روش بسیار مطلوب این است که از خلاصه‌ها نیز دوباره خلاصه برداری شود. تکنیک سازماندهی مطالب این تکنیک باعث افزایش درک و سرعت یادگیری و سهولت در بازیابی مطالب آموخته شده می‌شود. برای سازماندهی مطالب استخراج سه بخش از متن اصلی مورد مطالعه لازم است که عبارتند از: موضوع اصلی: موضوعی که تمامی مطالب را در بر می‌گیرد و بقیه مطالب حول و حوش آن می‌چرخد. نکته‌های اصلی: خطوط و اندیشه‌های اصلی و مهم هستند که در مجموع موضوع اصلی را می‌سازند و از صراحت بیشتری برخوردار است. نکات جزئی: اطلاعات جزئی‌تر هستند که بصورت مثالها ، نمونه‌ها ، عکس و تصویر اطلاعات واقعی مطرح می‌گردند. تکنیک علامت گذاری در متن در این تکنیک علامتهایی را بر روی متن اصلی انجام داده ، از قبیل علامت گذاری به شکلهای مختلف در متن ، خط کشیدن زیر عبارات مهم ، حاشیه نویسی و ... ، این موارد بسته به صلیقه‌های افراد متفاوت می‌باشد. اما نکته مهمی که در هر نوع علامت گذاری حائز اهمیت است این است که ، بهتر است همانند تکنیک سازمان دهی ، مطالب را در سه دسته مجزا) موضوع اصلی ، نکته اصلی ، موارد جزئی ( قرار داده و آنها را با علامتهای مختلف نشان دهید. در کنار روش مطالعه عوامل محیطی نیز در میزان یادگیری تأثیر دارد. یک محیط مناسب باعث توجه و تمرکز بهتر و بیشتری می‌شود. حذف عوامل مزاحم فکری مواردی هست که بخش عظیمی از وقت و فعالیت ذهنی را موضوعاتی به خود مشغول می‌دارند که هیچ رابطه با موضوع ندارند، موضوعاتی مانند: رفتار معلمان و استادان ، افزایش شهریه و نوع رفت و آمد و … برخی از موضوعاتی هستند که موقع مطالعه اگر به آنها فکر شود از کارایی مطالعه می‌کاهد. برخی حتی خیال پردازیهایشان را موقع مطالعه انجام می‌دهند؛ که به شدت فکر را آشفته کرده و تمرکز را از بین می‌برد. توصیه کلی این است که اگر ذهن خود را از افکار مختلف پاک کنید تا بر روی موضوع مورد مطالعه تمرکز کنید، مطالعه را کنار بگذارید و زمانی مطالعه را شروع کنید که سرحال، علاقمند و متمرکز هستید. فراهم کردن محیط مناسب محل و مکانی که مطالعه در آنجا انجام می‌شود باید مناسب باشد. منظور از محل مناسب مکانی است که آرام ، ساکت و دور از عوامل مزاحم محیطی باشد، این باعث تمرکز بهتر روی موضوع مطالعه می‌شود. بعضی افراد محل و زمانی را برای مطالعه انتخاب می‌کنند که بسیار شلوغ و پر سرو صدا است و بعضی از افراد رختخواب را برای مطالعه انتخاب می‌کنند و توقع یادگیری سطح مطلوب را دارند، ولی از این حقیقت غافلند که این محلها بدترین محل برای مطالعه است. بارها شنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی می گوید : (( دیگرحال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم ))یا ((آنقدرازاین کتاب خسته شده ام که قابل گفتن نیست))ویا ((هرچقدرمیخوانم مثل اینکه کمتر یاد می گیریم))ویا ((10 بار خواندم و تکرار کردم ولی بازهم یاد نگرفتم))به راستی مشکل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا" باید 10 بار کتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرورکرد؟وآیا بایددهها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا" اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت . شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد: 1- زمان مطالعه را کاهش میدهد. 2- میزان یادگیری را افزایش میدهد . 3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند. 4- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد. برای داشتن مطالعه ای فعال وپویانوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرورمطالب،دوباره کتاب رانخوانده ودر زمانی کوتاه ازروی یادداشتهای خودمطالب رامرور کرد . یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است. شش روش مطالعه : خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز 1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد . 2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا" درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند . 3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد. 4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست . 5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود . 6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا" فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد. شرایط مطالعه ((بکارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه )) شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید : 1- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازکنید. 2- برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است . 3- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد . 4-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میکند. 5- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانکلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است .)) 6- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است . 7- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد. 8- دوری از مشروبات الکلی : مصرف مشروبات الکلی موجب ضعف حافظه می شود . 9 – ورزش : ورزش کلید عمر طولانی است . 10-خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند. 11 –درک مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است . چندتوصیه مهم که بایدفراگیران علم ازآن مطلع باشند. 1- حداکثر زمانی که افراد می توانند فکر خود را بروی موضوعی متمرکز کنند بیش از 30 دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود 30 دقیقه بروی یک مطلب تمرکز نمود و یا مطالعه داشت و حدود 10 الی 15 دقیقه استراحت نمود سپس مجددا" با همین روال شروع به مطالعه کرد. 2- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش میشود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خونرسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته میشود . از مصرف الکل و دارو هم خودداری فرمائید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراک و تمرکز را کم می کند نوشابه های گازدارهم همینطور هستند. 3- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و بیاد سپاری مطالب می کند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا" یادداشت برداری ننمائید .www.zibaweb.com انسان به عنوان یکی از موجودات عالم ، امتیازات زیادی نسبت به سایر موجودات دارد. یکی از این امتیازات قدرت یادگیری ، تفکر و حفظ اطلاعات است . قدرت یادگیری و حفظ اطلاعات باعث تفاوت میان انسان و حیوان شده و نیز برتری انسان را نسبت به سایر موجودات به اثبات رسانده است. بنابراین درگیری فکری با استعداد سوال بر انگیز حافظه و یادگیری در حافظه محدود به زمان حاضر که مادر آن زندگی می کنیم نیست بلکه بسیاری از تمدنها در گذشته منشاء و کارکرد حافظه را مدنظر داشته اند . بیش از ۲۵۰۰ سال پیش ، یونانیان ، هنری را در باره حافظه اختراع کردند که عموما" تحت عنوان تدابیر((یادیار)) نامیده می شود . و به معنی نقش بستن اثرات مکانها و تصاویر بر روی حافظه است . اولین سیستم تقویت حافظه به وسیله شاعر یونانی به نام سیمونیدز ((Simonides ))در قرن پنجم و ششم قبل از میلاد پدید آمده است . شرح واقعه چنین است که سیمونیدز ، تالار ضیافتی را که در آن شعر طویلی را ایراد کرده بود برای چند لحظه ترک کرد . در همین حین ، سقف تالار فرو می ریزد و در نتیجه تخریب تالار و مرگ میهمانان ، هویت آنان غیر قابل شناسایی می شود . اما پس از بازسازی تالار ، سیمونیدز توانست جایگاه دقیق هر یک از حاضرین را بیش از قرائت شعر بیاد آورد و تمامی آنها را شناسایی کند بدین ترتیب بود که نخستین تئوری تداعی در بخاطر سپاری و اساس تمامی سیستمهای منمو تکنیک (تدابیر یادیار )پدید آمد . افلاطون می گوید : روح دارای بستری است از موم قالب سازی شده که منحنی ، غلظت و خلوص آن در افراد مختلف متفاوت است و همین موم نقش احساسات و اندیشه ها را می پذیرد. این نقش حک شده که از حیث برجستگی مانند نقوش یک مهر به نظر می رسد ، همانند نشانه ای از اشیاء است که امکان بخاطر آوردن آنها را فراهم می سازد . اگر نشانه ای ناپدید و فراموش می شود ، به این خاطر است که به طور کامل بر روی این موم حک نشده است . ارسطو معتقد بود:حافظه مجموعه ای از تصاویر ذهنی است که تنهااز راه تاثیرات حسی به دست می آید . وی تنها کسی بود که قوانین منموتکنیک را به صورت تداعی پایه ریزی کرد. سنت توماس اکیناس ، سه قانون اولیه تداعی ارسطو را احیاءکرد. ۱-قانون تشابه : خاطره مشابه با تاثیر معینی به یاد می ماند . ۲-قانون عکس یا متضاد : اگر دو یا چند تاثیر ، آنتی تز یکدیگر باشند داشتن یکی سبب یاد آوری دیگری می شود. ۳-قانون همزمانی یا همراهی : اگر دو یا چند تاثیر همزمان اتفاق بیافتند ، بروز یکی سبب یاد آوری دیگری می شود . بنابراین براساس نظریات داده شده می توان گفت حافظه عبارت است از کنشی که احیای تجارب گذشته را در بر می گیرد . یا یک استعداد همگانی در بخاطر سپاری رویدادها و اطلاعات و همچنین یاد آوری آنهاست پس حافظه قابلیت رشد ، تقویت و پرورش را داشته و بیش از همه به بکارگیری و تمرین نیاز دارد .حافظه شبیه عضله می باشد که با تمرین کردن پرورش یافته و تقویت می گردد و در صورت عدم بکارگیری سست و تنبل می شود . در این مقاله قواعدی را بیان می کنیم که شما را در داشتن یک حافظه خوب یاری می کنند . همچنین تکنیکهای ساده و در عین حال کاملا" موثر و کاربردی را ارائه می دهیم که پس از مطالعه و یادگیری و در صورت بکارگیری آنها شاهد تحول بسیار چشمگیری در روند بخاطر سپاری مطالب خواهید بود . تقویت و بهبود حافظه همان یادگیری بهتر است . تقویت حافظه یعنی رعایت اصول و قوانین حاکم بر یادگیری ، اگر قوانین حاکم بر یادگیری را خوب رعایت کنیم بهتر یاد خواهیم گرفت و در نتیجه احساس می شود که کارائی حافظه بالا رفته است پس حافظه ما تقویت شده است تقویت حافظه یا پرورش حافظه همان عوامل موثر بر یاد آوری است که روان شناسان به عنوان روشهای پرورش حافظه پیشنهاد کرده اند . قبل از بیان روشهای موثر در بخاطر سپاری ،اصول حاکم بر یادگیری را ذکر می کنیم که عبارتنداز : ۱- مرحله اول – توجه : اولین گام در جریان هریادگیری توجه است . ۲- مرحله دوم – زبان گردانی : گام دوم در یادگیری ((زبان گردانی )) مطالب مهم است . زبان گردانی عبارت است از تبدیل مطالب شنیده یا خوانده شده به زبان مشخص و معنی دار . این کار را می توان از طریق برگرداندن مطالب به زبان خودمان یا ایجاد تصویری در ذهن از مطالب مزبور انجام داد . ۳- مرحله سوم – پیوند مطالب جدید با دانسته های قبلی : مرحله سوم در یادگیری کلامی بسیار مهم است . اگر به مطلبی توجه کرده و آنرا به زبان خود برگردانده باشید . بازهم بیش از چند لحظه در خاطرتان باقی نخواهند ماند. برای فراموش نکردن و بخاطر سپردن چنین مطالبی در حافظه بلند مدت ، باید از مکانیسم پیوند استفاده کرد. منظور از پیوند ایجاد ارتباط بین مطالب جدید و دانسته های قبلی است . ●ویژگیهای راههای بهبود حافظه الف : اصول استفاده از حافظه ب : بهداشت حافظه ج : اصول اولیه مطالعه د : درک و یادگیری و یاد سپاری الف -اصول استفاده از حافظه : ۱-آموزش : به وسیله آموزش می توان عمل فراگیری یا بهره گیری از حافظه را که یک فعالیت مستقیم و قابل کنترل است افزایش داد. www.zibaweb.com ۲-علاقه:اگربه موضوعی علاقمند باشید بهتر آن را یاد می گیرید.موضوع مورد مطالعه و همچنین میزان علاقه ای که خواننده نسبت به مطلب دارد ، در بخاطر سپاری آن مطلب در حافظه تاثیر زیادی دارد بخاطر سپردن موضوعات مورد علاقه در حافظه به سهولت انجام می گیرد . و همچنین به آسانی می توان آنها را بیاد آورد بنابراین علاقه در یادگیری نقش دارد . هر چه قدر حافظه قوی داشته باشیدبه خاطر سپردن مطالبی که به آنها علاقه ای ندارید امکان پذیر نخواهد بود . فقط از راه ایجاد علاقه در خود می توانید از عهده این کار بر آیید. ۳-تمرکز حواس : داشتن تمرکز حواس هنگام یادگیری موجب می شود که مطالب آموخته شده بهتر در حافظه باقی بماند . اصولا" بدون داشتن تمرکز نمی توان مطلبی را به خوبی فهمید . باید هنگام مطالعه تمامی حواس خود را بر روی مطالب متمرکز کنید تا بتوانید آنها را به حافظه خود بسپارید . برای ایجاد تمرکز باید شرایط مطالعه را نیز رعایت کنید . در واقع با رعایت شرایط مطالعه موقعیت مناسبی را برای تمرکز و یادگیری بهتر مطالب ایجاد می کنید. ۴-طبقه بندی مطالب مورد مطالعه : (ارتباط ) :یکی از اصول حاکم بر حافظه اصل ارتباط و بهم پیوستگی است یعنی ، حافظه مطالب مرتبط و به هم پیوسته را بهتر در خود جای می دهد و هر چقدر آموخته های شما بیشتر با همدیگر ارتباط داشته باشند به همان نسبت به خاطر سپاری و بیاد آوری آنها آسانتر خواهد بود. حافظه به شکل زنجیره ای عمل می کند . بنابراین مطالب باید به صورت زنجیره ای ، پیوسته و در ارتباط باهم در آیند تا کار بخاطر سپاری و از آن مهمتر، عمل بیاد آوری راحت باشد. ۵-خوب درک کردن ( درک مفاهیم ):پرفسور ((ربروت توکه )) می گوید : ((درسی که کاملا" فهمیده شود از قبل یاد گرفته شده است .)) پس اگر مطلبی را بجای حفظ کردن بفهمید ،بهتر در حافظه ضبط و بایگانی می گردد.واصولا" اگرمتنی به خوبی درک شود ، کمتر فراموش می شود . قبل از آنکه بخواهید مطلبی را حفظ کنید ، ابتدا باید آن مطلب را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهید . و هنگامی که آنرا به خوبی درک کردید بخاطر بسپارید . ۶-اعتماد به نفس : اعتماد به حافظه نخستین گام تقویت حافظه است ، باید به قوی بودن حافظه خود اعتماد داشته باشید . باید از کاربرد کلمات و جملاتی که موجب تضعیف حافظه می شوند جدا" خودداری کنید . حتما" از گفتن جملاتی نظیر حافظه ام یاری نمی کند ، حافظه ام ضعیف شده است …. خودداری کنید. چرا که با گفتن این جملات ، به خودتان تلقین می کنید که واقعا" حافظه تان ضعیف شده است ، در آن صورت حافظه نیز به یاری شما نمی شتابد. نتیجه : آنچه که در ذهن شماست نتیجه یادگیری و بخاطر سپاری صحیح است . بخاطر سپاری مهارتی قابل کسب است حافظه را می توان طوری تربیب کرد که موثرتر انجام وظیفه کند .کسانی که به روشهای یادگیری خود توجه بیشتر دارند و هنگام به خاطر سپردن مطلبی تمرکز حواس داشته باشند و مطالب را با نظم وترتیب در حافظه ضبط کنند آن موقع به خاطر آوری مطلب در آنها آسانتر خواهد بود. ب - اصول بهداشت حافظه : چگونه می توان یک حافظه بهتر داشت ؟یادگیری و حفظ مطالب به چند صورت امکان پذیر است ؟ چگونه می توان حافظه را به فعالیت وا داشت ؟ ذهن آدمی همچون دیگر اعضاء بدن احتیاج به مواد غذائی و مراقبت دارد . همانطور که به وضع پوشش خود دقیق هستیم باید به بهداشت و سلامت روانی حافظه و مغز دقت کنیم . هنگام کار و فعالیتهای ذهنی ،برای سلامتی و جلوگیری از فرسودگی زودرس حافظه باید موارد بهداشتی زیر را رعایت کرد : ۱-تاثیر تغذیه مناسب بر حافظه ( اعم از اکسیژن و غذا ) : تغذیه مناسب یکی از مهمترین عوامل در افزایش کارایی حافظه است . کلسیم و منیزیم و فسفر سه عنصر اساسی و ضروری برای حافظه به شمار می آید و باید با تغذیه مناسب مانند : جوانه گندم ، لبنیات ،جگر ، بادام ، گردو ، فندق ، سبزیجات و تخم مرغ می توان مواد مورد نیاز مغز را تامین کرد . و در فعالیتهای شدید ذهنی باید از مصرف زیاد چربی ، نان ، وقند بپرهیزید و تا حد امکان از غذاهای دارای پروتئین مانند تخم مرغ ، گوشت – جگر سیاه و ماهی استفاده کنید . به طور کلی در نظر داشته باشید که پرخوری و معده سنگین فعالیت ذهنی را سست و محدود می کند ۲-تاثیر دخانیات و مواد مخدر: استفاده از سیگار و دخانیات نه تنها موجب خستگی زودرس جسم و روان می شود بلکه عمل طبیعی سیستم عصب و حافظه را مختل کرده و اثرات دائمی دارد و با عدم استفاده از آنها می توانیم کارایی حافظه را بالا ببریم . ۳-تاثیر استرس بر حافظه :استرس یکی از عواملی است که موجب رکود ذهن در مرحله فکر کردن می شود . استرس در دو مرحله مهم باعث اخلال در عمل حافظه می شود : یکی در مرحله ثبت اطلاعات و دیگری در مرحله یاد آوری اطلاعات . مسائلی چون مرگ یا حادثه ناگوار برای یکی از اعضای خانواده ، ترس ، خوشحالی بیش از حد و ازدواج می تواند بر کارایی حافظه تاثیر گذارد . توجه : اکثر دانش آموزان موقع امتحان بیشتر به طرف پایین خیره می شود که این عمل کارایی حافظه را در یاد آوری مطالب پایین می آورد پس بهتر است که با چشمانی باز به گوشه بالا و چپ یا بالا و راست بنگرید . این عمل فیزیکی به نیمکره های مغز کمک می کند تا همکاری بهتری داشته باشند و امکان دستیابی شما به اطلاعات را فراهم آورند . ۴-تاثیر استراحت در حافظه : هنگام مطالعه نباید خسته باشید ، اگر احساس خستگی می کنید کمی باید استراحت کنید و بعد مطالعه را شروع کنید . پس از یادگیری نیز حتما" استراحت کنید تا آموخته های شما مجال استحکام و پایداری در حافظه را پیدا کنند و از به وجود آمدن عامل تداخل جلوگیری شود. ۵-تاثیر آرامش در حافظه : تا حدممکن در هنگام مطالعه آرامش بیشتری داشته باشیدچون در وضعیت آرامش ، امواج آلفا که بین ۱۳-۸ هرتزاست در مغز منتشر می شود . در این حالت انسان می تواند از حداکثر نیروهای مغز خویش بهره جوید و یادگیری و بخاطر سپاری را تسهیل بخشد . در ضمن حفظ آرامش و حالت طبیعی ارگانیسم کارکرد طبیعی مغز و اعصاب را نیز تسهیل می کند. ج- اصول اولیه مطالعه : اولین اصل قبل ازشروع مطالعه چیست ؟ چگونه می توان بازده مطالعه را افزایش داد ؟ نحوه تفکرات واراده چه نقشی در مطالعه و کارهای روزمره دارد؟ و بهترین زمان و مکان مناسب برای مطالعه چیست ؟ یکی از ضروری ترین و کاملترین ابزار پیشرفت انسان مطالعه است برای اینکه بتوانید مطالعه بهتری داشته باشید تا بازیابی و بخاطر سپاری آن آسان باشد اصول زیر را باید رعایت نمائید : ۱-هدف : تیری که بدون هدف رها شود بی نتیجه خواهد بود. قبل از شروع مطالعه باید حتما" هدف خود را مشخص کنید . زیرا وقتی که هدف خود را مشخص کردید آمادگی بیشتری برای خواندن و یادگیری خواهید داشت و داشتن هدف به شما کمک می کند تا در حین مطالعه دقت بیشتری داشته باشید و تمرکز حواس نیز بهبود می یابد ، بنابراین قبل از مطالعه هر کتابی ، هدف خود را به طور دقیق و واضح بیان کنید . ۲-برنامه ریزی : برنامه ریزی درسی ، این امکان را می دهد که بهتر ودر زمان مخصوص به خودش آن درس را بخوانید با طرح برنامه ، نظم خاصی به روند یادگیری خود می دهید . که این نظم خاص بمکانیسم حافظه در بخاطر سپاری مطلب کمک می کند. ۳- مکان و زمان مطالعه : مکان مطالعه باید آرام بوده ،از نور کافی برخوردار باشد و زمان مطالعه بهتر است موقع صبح باشد، حافظه وقع صبح فعال تر می باشد. بنابراین قبل از شروع مطالعه باید هدف مشخص شود و به صورت معقول برنامه ریزی کنید و با علاقه وبدون هر نگرانی در اجرای برنامه نهایت سعی تان را بکار ببرید ورزش را به زندگی خود وارد کنید. د - درک ، یادگیری و یادسپاری : -چرا برای به خاطر سپردن مطالب یک کتاب ، چند بار آن را می خوانیم و پس از مدتی مطالب را فراموش می کنیم ؟ -آیا فهمیدن دلیل بریاد داشتن برای همیشه است و خلاصه نویسی به چه صورت باید انجام بگیرد؟ -رعایت کدام اصل بخاطر سپردن مطلب یک کتاب را برای همیشه امکان پذیر می سازد.؟ برای اینکه مطالب خوانده شده را در حافظه بلند مدت خود ضبط کرده و برای مدتهای طولانی – بدون مراجعه به اصل کتاب کل مطلب را به یاد داشته باشید و در مواقع لزوم با صرف وقت کمتر به یاد بیاورید می توان از روش خلاصه کردن و الگوهای یادآوری استفاده کرد. ۱-اصل الگوهای یادآوری : عبارت از درک مطلب و متن خوانده شده ونوشتن آنها به صورت کلمات کلیدی. این کار که همان خلاصه نویسی می باشد در هنگام مطالعه سبب افزایش تمرکز حواس و مانع از خواب آلودگی می شود و قدرت به یادسپاری مطلب را بالا می برد. بنابراین خلاصه نویسی و الگوهای یاد آوری که از اصول درک و یادگیری و یاد سپاری است دارای مراحل ذیل می باشد . الف: یادداشت برداری : در یادداشت برداری نکات بصورت اصلی و فرعی نوشته می شوند بدین صورت که موضوع اصلی و مورد بحث را نوشته و هر مطلب راجع به آن را به طور منظم بر روی شاخه های اصلی و فرعی می نویسید در اینجا از جمله نویسی پرهیز می کنید و از کلمات کلیدی استفاده می کنید . با توجه به اینکه یاداشت برداری و خواندن دو عمل مجزا می باشد و هر یک کار فیزیکی متفاوتی دارد لذا از خواندن توام با نوشتن پرهیز کنید زیرا در کار مغز اختلال ایجاد می کند . ب – مرحله بازنگری و تکمیل : پس از پایان مبحث خوانده شده و خلاصه نویسی الگوهای یاد آوری را بررسی، و آن را تکمیل و مرتب کرده ودر مرتب کردن سعی کنید کلمات کلیدی باهم ارتباط بیشتر داشته باشد. ج – مرحله تعریف : بعد از آن دو مرحله متن اصلی را کنار گذاشته با نگاه کردن به الگوهای یاد آوری و کمک گرفتن از اطلاعات موجود در مغز آنچه را یاد گرفته اید با صدای بلند توضیح دهید. این مرحله مغز شما را پویا و فعال خواهد کرد . د – مرحله تکرار و مرور : مرور و یاد آوری از فراموشی مطالب جلوگیری می کنند و حفظ و یاد آوری مطالب به همین عنوان است . اگر مطالب مرور وتکرار شود از فراموشی آن مطالب جلوگیری می شود . بیش از ۹۰% از مطالب خوانده شده بعداز ۲۴ ساعت فراموش می شوند در حالیکه مرحله مرور مانع از فراموشی مطالب می شود . پس باید بعد از خلاصه نویسی الگوهای یاد آوری را تکرار و مرور کنید. ● اصول دیگر بازسازی و یادآوری : ۲- تداعی : برای بازسازی و یادآوری موضوعات جدید باید تداعی مناسب بین آنها بر قرار کنید، چون حافظه به صورت زنجیره ای عمل می کند پس باید هر یک از موضوعات را یکی از حلقه های زنجیر در نظر گرفت . آن وقت این حلقه ها را با کمک سیستم های تداعی بهم پیوند داد. اما از آنجا که هر چقدر این تداعی غیر منطقی تر باشد بهتر در حافظه باقی می ماند، بنابراین باید سیستم های تداعی را به صورت مضحک مبالغه آیز رنگهای غیر واقعی در آورد تا موضوعی بهتر در حافظه باقی بماند . بنابراین تداعی بین اطلاعات کمک بزرگی در بخاطر سپاری آنها می کند. ۳-تجسم : تداعی بین اطلاعات به تنهایی کافی نیست ، بلکه باید علاوه بر تداعی ، آنها را به وضوح و آشکارا در ذهن خود مجسم کنید . تجسم از اعمال نیمکره راست مغز است . بنابراین اگر در هنگام بخاطر سپاری از نیمکره راست مغز خود را نیز بهره بگیرید یعنی همزمان از دو نیمکره مغز خود استفاده کنید تداعی یادگیری و بخاطر سپاری اطلاعات چندین برابر می شود. بنابراین به طور کلی داشتن هدف ، اعتماد داشتن ، علاقه ، سلامتی ، اکسیژن کافی ،دقت ، تمرکز ، استراحت ، خواب کافی ، آرامش ، مدت یادگیری برنامه ریزی ، یادگیری با فاصله – تصمیم به خاطر سپردن ، خوب درک کردن و… از عوامل موثر در بهبود به خاطر سپاری و بازیابی حافظه است . ● نتیجه به خاطر سپردن ، مهارت و هنری است همانند حرف زدن ، خواندن و فکر کردن هر کسی می تواند با تلاش و آموزش اصولی بهبود حافظه که ذکر کردیم هر یک از این مهارتها یا همه آنها را در خود تقویت کرده و بهتر انجام دهد. زمانی بود که اگر به صفحه ای از یک کتاب نگاه می کردید محال بود حتی مفهوم یک کلمه را درک کنید ولی پس از گذشت سالهای دبستان توانستید هزاران کلمه خوانده و میلیونها جمله بسازید بنابراین استعداد و ظرفیت داشته اید که توانائی نوشتن و خواندن در شما شکوفا گردد اما برای اینکه کارایی حافظه شما بهبود یابد باید توجه کنید که همانگونه که اعضا جسمی بدن انسان اگر حتی جنب وجوش طبیعی و معمولی خود را از دست بدهند و یا این جنب وجوش متوقف گردد موجب بی حالی و سستی می شود تا آنجا که گمان می رود او مریض است و نیاز به درمان دارد ، حافظه را هم اگر مدتی رها کرده و او را برای یاد سپاری های مختلف بکار نبرید ، کم کم حالت پویائی خود را از دست داده و انسان احساس می کند که حافظه او کارایی لازم را ندارد .پس می توانید با رعایت اصول بهبود حافظه، میزان کارایی حافظه خود را بالا ببرید .

درباره ما
Profile Pic
با سلام خدمت دوستان و اساتید محترم؛ضمن آرزوی سلامتی و موفقیت، خواهشمندم که نظرات و پیشنهادات ارزشمندتان را برای بهبود سطح این وبلاگ نو پا در میان بگذارید.با تشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این وبلاگ تا چه حد به شما کمک کرد ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 13
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 426
  • کدهای اختصاصی